گنجور

شمارهٔ ۸۳

عمریست تا چو شمع بخدمت ستاده ایم
پروانه وار جهان بهوای تو داده ایم
دی لعل می فروش تو پیمود جرعه
امروز این چنین همه سرمست باده ایم
نگشاده ایم بررخ خوبان بهیچ روی
چشمی که بر جمال تو جانا گشاده ایم
ای کرده دستگیری افتادگان بسی
ما را بگیر دست که از پا فتاده ایم
بس لاله ها که بر دمد آخر زخاک ما
زین داغها که بر دل سوزان نهاده ایم
از ما بغیر عشق مخواه ای پدر که ما
بهر همین زمادر ایام زاده ایم
نقش دوکون گرچه زما ظاهر است لیک
چون نور در جهان زهمه نقش ساده ایم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عمریست تا چو شمع بخدمت ستاده ایم
پروانه وار جهان بهوای تو داده ایم
هوش مصنوعی: سال‌هاست که همچون شمع به خدمت تو ایستاده‌ایم و مانند پروانه، جهان را به عشق تو روشن کرده‌ایم.
دی لعل می فروش تو پیمود جرعه
امروز این چنین همه سرمست باده ایم
هوش مصنوعی: امروز با نوشیدن شراب، مثل دیروز که لعل می‌فروختی، سرمست و شاداب هستیم.
نگشاده ایم بررخ خوبان بهیچ روی
چشمی که بر جمال تو جانا گشاده ایم
هوش مصنوعی: ما هیچگاه به روی زیباخواهان نگاه نکرده‌ایم، زیرا چشمانمان فقط به جمال تو، ای جانا، گشوده شده است.
ای کرده دستگیری افتادگان بسی
ما را بگیر دست که از پا فتاده ایم
هوش مصنوعی: ای کسی که به یاری نیازمندان دست می‌زنی، ما را در آغوش بگیر چرا که از پا افتاده‌ایم و نیاز به کمک داریم.
بس لاله ها که بر دمد آخر زخاک ما
زین داغها که بر دل سوزان نهاده ایم
هوش مصنوعی: بسیاری از گل‌های لاله که در پایان از خاک ما سر برآورند، ناشی از درد و رنج‌هایی است که بر دل‌های سوزان ما گذاشته شده است.
از ما بغیر عشق مخواه ای پدر که ما
بهر همین زمادر ایام زاده ایم
هوش مصنوعی: ای پدر، از ما چیزی جز عشق نخواه، زیرا ما فقط برای عشق و محبت به دنیا آمده‌ایم.
نقش دوکون گرچه زما ظاهر است لیک
چون نور در جهان زهمه نقش ساده ایم
هوش مصنوعی: ظاهر نقوش دکان، هرچند از من پیداست، ولی ما مانند نور در جهان، از همه چیز ساده‌تر و بی‌پیرایه‌ایم.

حاشیه ها

1402/02/25 21:04
ابراهیم آل سلطان

مصرع دوم و سوم به این گونه صحیح است:

پروانه وار جان بهوای تو داده ایم

دی لعل می فروش تو پیمود جرعه ای