شمارهٔ ۸۲
هرسو که کنی روتو بدینشکل و شمایل
گردند ترا عارف و عامی همه مایل
هم مایل رخسار تو خورشید جهانتاب
هم سائل دربار تو سلطان قبایل
پامال فراقت نشده سر نتوان کرد
برگردن وصلت نفسی دست حمایل
هر چند کند جسم مرا خاک و برد باد
از دل نکند سیل فنا نقش تو زایل
عاقل بود آنکسکه کند کسب فضیلت
من عاشقم و عشق توام بس ز فضایل
جز عشق تو کان عقده گشای دل من شد
نگشود مرا عقده از حل و رسایل
عمریست که دل از پی توصیف جمالت
بگشوده بمفتاح سخن نور دلائل
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هرسو که کنی روتو بدینشکل و شمایل
گردند ترا عارف و عامی همه مایل
هوش مصنوعی: هر جا که بروی و به هر شکل و ظاهری که درآیی، مردم به تو به عنوان یک انسان روشنفکر و عارف یا یک فرد عادی و عامی نگاه خواهند کرد و به تو علاقه خواهند داشت.
هم مایل رخسار تو خورشید جهانتاب
هم سائل دربار تو سلطان قبایل
هوش مصنوعی: رنگ رخسار تو مانند خورشید تابان است و هر کسی که به دربار تو میآید، مثل سلطانی بر قبایل دیگر ارج و مقام دارد.
پامال فراقت نشده سر نتوان کرد
برگردن وصلت نفسی دست حمایل
هوش مصنوعی: دوران جدایی تو که تمام نشده، نمیتوان بر گردن وصال تو نفس کشید. بخشی از خود را در انتظار تو نگه داشتهام.
هر چند کند جسم مرا خاک و برد باد
از دل نکند سیل فنا نقش تو زایل
هوش مصنوعی: هر چند که جسم من را خاک بکند و باد مرا ببرد، اما سیل فنا نمیتواند تصویر تو را از دل من محو کند.
عاقل بود آنکسکه کند کسب فضیلت
من عاشقم و عشق توام بس ز فضایل
هوش مصنوعی: عاقل کسی است که به دنبال کسب خوبیها و فضایل باشد، اما من عاشق تو هستم و عشق من به تو از تمام فضایل مهمتر است.
جز عشق تو کان عقده گشای دل من شد
نگشود مرا عقده از حل و رسایل
هوش مصنوعی: به جز عشق تو، هیچ چیزی نتوانسته است دل من را آرام کند و هیچ مشکلی از من برطرف نشد، حتی با حل و فصل مسائل.
عمریست که دل از پی توصیف جمالت
بگشوده بمفتاح سخن نور دلائل
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که دل با شوق به تو و زیباییهایت پرداخته است و مانند کلیدی، سخنهای روشنی را از دل به میان میآورد.

نورعلیشاه