شمارهٔ ۶۱
تا مرا نور در بصر باشد
بجمال ویم نظر باشد
نظری را که او کند نظری
آن نظر کیمیا اثر باشد
کافرم گر بجنب رخسارش
نظرم جانب دیگر باشد
شکر از قهر او بود حنظل
حنظل از لطف او شکر باشد
دوست دارم ز سینه سوزان
ناله را که با اثر باشد
اثر ناله سحر خیزان
درشبان گاه بیشتر باشد
خفته کی داندم که در شبها
دیده بیدار تا سحر باشد
سر نپیچد ز تیغ بیدادش
مگر آن کس که خیره سر باشد
غمزه اش را که تیر دلدوز است
نور خونین جگر سپر باشد
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
تا مرا نور در بصر باشد
بجمال ویم نظر باشد
هوش مصنوعی: تا زمانی که زیبایی و جاذبهات در چشمم هست، من هم به تو نگاه میکنم و به تماشایت مینشینم.
نظری را که او کند نظری
آن نظر کیمیا اثر باشد
هوش مصنوعی: هر نظری که او به کسی بیندازد، همان نظر مانند کیمیا خواهد بود و اثر شگفتانگیزی خواهد داشت.
کافرم گر بجنب رخسارش
نظرم جانب دیگر باشد
هوش مصنوعی: اگرچه من کافر هستم و به عشق او دلبستهام، اما وقتی که به چهرهاش نگاه میکنم، نمیتوانم چشمانم را از او بردارم و به سوی دیگری بروم.
شکر از قهر او بود حنظل
حنظل از لطف او شکر باشد
هوش مصنوعی: شکر به خاطر قهر و سختی او است، و تلخی و رنج نیز از لطف و رحمت او سرچشمه میگیرد.
دوست دارم ز سینه سوزان
ناله را که با اثر باشد
هوش مصنوعی: دوست دارم نالهای از دل سوخته که نشانهای از احساس داشته باشد.
اثر ناله سحر خیزان
درشبان گاه بیشتر باشد
هوش مصنوعی: صدای ناله و گریه کسانی که در سحر بیدارند، در شب بیشتر به گوش میرسد.
خفته کی داندم که در شبها
دیده بیدار تا سحر باشد
هوش مصنوعی: نمیدانستم که در شبها چشمم بیدار است و تا سحر بیخواب میماند.
سر نپیچد ز تیغ بیدادش
مگر آن کس که خیره سر باشد
هوش مصنوعی: هیچ کس از ظلم و زورگویی او منحرف نمیشود جز کسانی که حواسشان به اطراف نیست و از واقعیت غافلند.
غمزه اش را که تیر دلدوز است
نور خونین جگر سپر باشد
هوش مصنوعی: چشمک او مانند تیر زهرآلودی است که دل را میآزارد و در عین حال، نور خونین جگر مانند سپری است که از آسیبهای این تیر محافظت میکند.

نورعلیشاه