گنجور

شمارهٔ ۵

روا مدار که با خنجر ستم ما را
بقول مدعیان بیگنه کشی یارا
چو گل ز ناخن حسرت مکن دلم را ریش
بخار شانه مزن طره سمن سارا
ندانم از چه سبب خون من بساغر ریخت
لبت که زنده کند از دمی مسیحا را
به یک نظاره بر آید هزار دل از جای
بهر کجا که دهی جلوه روی زیبا را
همین نه ماه ز روی تو منفعل گردید
که قامت تو خجل کرد سرو رعنا را
اگر بکعبه درآئی و گر روی در دیر
عبید خویش کنی جمله شیخ و ترسا را
سوادی از خط سبزت نوشته خانه نور
که گشته کحل بصر چشم‌های بینا را

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روا مدار که با خنجر ستم ما را
بقول مدعیان بیگنه کشی یارا
هوش مصنوعی: اجازه نده که با تکیه بر ادعای دیگران ما را به ناحق و بی‌گناه بکشند.
چو گل ز ناخن حسرت مکن دلم را ریش
بخار شانه مزن طره سمن سارا
هوش مصنوعی: دل خود را به خاطر حسرت‌ها آزرده نکن و مانند گل و با جفا به آن توجه نکن، چون این کار فقط به دل غمگینت آسیب می‌زند.
ندانم از چه سبب خون من بساغر ریخت
لبت که زنده کند از دمی مسیحا را
هوش مصنوعی: نمی‌دانم چرا خونم به خاطر لبت در جام ریخته شد، که این کار به زنده کردن مسیحا از یک دم انجامید.
به یک نظاره بر آید هزار دل از جای
بهر کجا که دهی جلوه روی زیبا را
هوش مصنوعی: با یک نگاه به چهره‌ی زیبا، هزاران دل از جا کنده می‌شوند؛ هر جا که این زیبایی را نمایان کنی، دل‌ها می‌تپند.
همین نه ماه ز روی تو منفعل گردید
که قامت تو خجل کرد سرو رعنا را
هوش مصنوعی: این نه ماه به خاطر زیبایی و جذابیت تو، به حالت افسردگی افتاده است، چون قامت تو به قدری زیباست که حتی سرو بلند و خوش‌تناش هم شرمنده شده است.
اگر بکعبه درآئی و گر روی در دیر
عبید خویش کنی جمله شیخ و ترسا را
هوش مصنوعی: اگر به کعبه بروی یا به معبد غیرمذهبی خودت سر بزنی، همه‌ی انسان‌ها، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، ارزشمند هستند.
سوادی از خط سبزت نوشته خانه نور
که گشته کحل بصر چشم‌های بینا را
هوش مصنوعی: خط سبز تو حکایت از خانه‌ای دارد پر از نور که چشمان بینا را به شادی و بینش عمیق می‌کشاند.