شمارهٔ ۴۸
بلبلا نعره مستانه مبارک باشد
پیش گل خواندن افسانه مبارک باشد
درد نوشان چمن را ز کف ابر بهار
باده ناب به پیمانه مبارک باشد
گومرا سبحه بکف برسر سجاده مباش
گردش جام بمیخانه مبارک باشد
شعله خوئی ز جفا خون دلم گرم بریخت
شمع را کشتن پروانه مبارک باشد
غمزه اش تیغ بکف رفت بسروقت دلم
آشنا را غم بیگانه مبارک باشد
بر دل از حلقه گیسوی تو تا سلسله هاست
طوق زنجیر بدیوانه مبارک باشد
باز چون نور بدل مهر توام جای گرفت
گنج را خانه ویرانه مبارک باشد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بلبلا نعره مستانه مبارک باشد
پیش گل خواندن افسانه مبارک باشد
هوش مصنوعی: پرندهای با صدای شاد و سرزندهاش خوشامد میگوید، و پیش روی گل، داستانی دلنشین و خوشیمن به نظر میرسد.
درد نوشان چمن را ز کف ابر بهار
باده ناب به پیمانه مبارک باشد
هوش مصنوعی: درد و غم چمن از باران بهاری به مانند بادهای خوش و خالص است که در پیمانهای خوششانسی ریخته شده است.
گومرا سبحه بکف برسر سجاده مباش
گردش جام بمیخانه مبارک باشد
هوش مصنوعی: به هنگام نماز و دعا، با آرامش و تمرکز در عبادت خود بمان و از دنیا دور شو. در عوض، اگر در میخانه باشید و شرابی بنوشید، آن فضا نیز میتواند خوشایند و مبارک باشد.
شعله خوئی ز جفا خون دلم گرم بریخت
شمع را کشتن پروانه مبارک باشد
هوش مصنوعی: به خاطر ظلم و ستمی که بر دل من رفته، آتش عشقام شعلهور است. اگر شمع به خاطر این سوز و گداز پروانه را بکشد، این واقعه برای او خوشایند است.
غمزه اش تیغ بکف رفت بسروقت دلم
آشنا را غم بیگانه مبارک باشد
هوش مصنوعی: با نگاه بازیگوشش، دل مرا مجروح کرد، ولی برای آن دلدار آشنا، غم غریبه خوشایند است.
بر دل از حلقه گیسوی تو تا سلسله هاست
طوق زنجیر بدیوانه مبارک باشد
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و قدرت عشق اشاره دارد. شاعر از حلقههای گیسوی معشوقش صحبت میکند و آنها را به زنجیری تشبیه میکند که دل را به خود مشغول نگه میدارد. احساساتی را که این زنجیر ایجاد میکند، نشاندهنده دیوانگی و شوق عاشقانه است و در عین حال، این گرفتار شدن را به عنوان رویدادی خوشایند و مبارک میداند.
باز چون نور بدل مهر توام جای گرفت
گنج را خانه ویرانه مبارک باشد
هوش مصنوعی: وقتی نور مهر تو در دلم جا گرفت، گنج و ثروت در خانهای که ویران است، به من برکت میدهد.