گنجور

شمارهٔ ۴۵

ای خاک پایت بر فرق من تاج
فرقم بتاجی گردیده محتاج
تو شاه خوبان در حسن و خوبی
خوبان فرستند بر در گهت باج
افغان که زلفت از کافری کرد
ایمان و دینم یکباره تاراج
آن خال مشکین بر آن بناگوش
هندو نژادیست بنشسته بر عاج
ابرو کمانا کو تیر مژگان
تا آرمش پیش از سینه آماج
رفتی و ما را در دیده یارا
شد روز روشن همچون شب داج
معراج هرکس باشد بکوئی
چون نور ما را کوی تو معراج

اطلاعات

وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای خاک پایت بر فرق من تاج
فرقم بتاجی گردیده محتاج
هوش مصنوعی: ای خاکی که زیر پای تو هستم، بر سر من تاجی قرار گرفته که مرا به آن نیازمند کرده است.
تو شاه خوبان در حسن و خوبی
خوبان فرستند بر در گهت باج
هوش مصنوعی: تو بهترین و زیباترین شخص در میان زیبارویان هستی و هر زیبایی که وجود دارد، برای تو هدیه می‌آورند.
افغان که زلفت از کافری کرد
ایمان و دینم یکباره تاراج
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف تاثیری عمیق و شگرف از زیبایی و جذابیت شخصی اشاره دارد که باعث شده ایمان و باورهای فرد دستخوش تغییر و آسیب قرار گیرد. به عبارت دیگر، زیبایی و زلف آن شخص به قدری قدرتمند است که همه چیز را تحت تأثیر قرار داده و به نوعی در دنیا و اعتقادات او تلاطم ایجاد کرده است.
آن خال مشکین بر آن بناگوش
هندو نژادیست بنشسته بر عاج
هوش مصنوعی: آن خال سیاه روی گوش دختر هندو، مانند نگینی زیبا بر روی عاج نشسته است.
ابرو کمانا کو تیر مژگان
تا آرمش پیش از سینه آماج
هوش مصنوعی: ابرو مانند کمانی است و مژگان مانند تیر. من می‌خواهم آرامش را در دل خود بیابم.
رفتی و ما را در دیده یارا
شد روز روشن همچون شب داج
هوش مصنوعی: تو رفتی و ما در چشمان تو، روشنایی روز برایمان تبدیل به تاریکی شب شد.
معراج هرکس باشد بکوئی
چون نور ما را کوی تو معراج
هوش مصنوعی: هر کس معراج و اوج کمالش را در جستجوی زیبایی و نور می‌بیند، ما نیز برای رسیدن به معراج و حالتی فراتر از این دنیا، راه تو را بهترین مسیر می‌دانیم.