گنجور

شمارهٔ ۴۲

نه تنها شبم تیره از موی اوست
که روزم همه روشن از روی اوست
دوعالم که نبود ز یکرشته بیش
کمین موئی از تار گیسوی اوست
قیامت که صد فتنه دارد ببر
یکی جلوه از قد دلجوی اوست
می کوثر و موج آب حیات
عیان از لب و چین ابروی اوست
چو سنبل نسیم سحر مشکبار
ازآن طره عنبرین بوی اوست
چه گویم ز نور مسلمانیش
که او کافر خال هندوی اوست

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نه تنها شبم تیره از موی اوست
که روزم همه روشن از روی اوست
هوش مصنوعی: نه تنها شب من به خاطر موهای او تاریک است، بلکه روز من نیز به لطف چهره او روشن و پرنور است.
دوعالم که نبود ز یکرشته بیش
کمین موئی از تار گیسوی اوست
هوش مصنوعی: دو جهان به اندازه یک رشته موی او نزد هم قرار دارند و کمترین فاصله‌ای بین آن‌ها نیست. وجود او به اندازه‌ای مهم و باارزش است که می‌توان گفت همه چیز به او وابسته است.
قیامت که صد فتنه دارد ببر
یکی جلوه از قد دلجوی اوست
هوش مصنوعی: روز قیامت که صحنه‌های پرهیجان و گرفتاری‌های زیادی خواهد داشت، فقط کافی است یک لحظه از زیبایی و مهربانی او را ببینی.
می کوثر و موج آب حیات
عیان از لب و چین ابروی اوست
هوش مصنوعی: این جمله به زیبایی و جذابیت یک فرد اشاره دارد که لبان او همچون کوثر (مظهر آبادانی و حیات) و ابروهایش همچون موج‌های آب حیات، جلوه‌ای دلربا و زنده به وجود می‌آورد. در واقع، شاعر به توصیف ظرافت و شگفتی‌های ظاهری این شخص پرداخته و تاثیر آن را بر احساسات و روحیه خود ابراز کرده است.
چو سنبل نسیم سحر مشکبار
ازآن طره عنبرین بوی اوست
هوش مصنوعی: چنان که گل سنبل در نسیم صبحی خوشبو، عطر مشک را به خود می‌گیرد، بوی موهای او نیز عطری است دلپذیر و خوشایند.
چه گویم ز نور مسلمانیش
که او کافر خال هندوی اوست
هوش مصنوعی: من چگونه می‌توانم از نور مسلمانیش صحبت کنم وقتی که او در حقیقت کافر و به نوعی با ویژگی‌های هندی خود شناخته می‌شود؟