شمارهٔ ۱۶
مگر فکنده به رخ یار من نقاب امشب
که روشنست جهان همچو آفتاب امشب
دلم که در سر زلفت قرارگاهش نیست
قرار در تو نگیرد در اضطراب امشب
سرای توبه که دی کرده بودمش معمور
به یک کرشمه ساقیش بین خراب امشب
خبر ز نشأه فردا که هیچکس را نیست
چرا ز دست نهم ساغر شراب امشب
مگر خیال تواَم از جهان نظر بندد
وگرنه بی تو ندارم به دیده خواب امشب
دلم که دوش به کامش زلال وصلت بود
نوازدش به فلک زهره با رباب امشب
چنین لطیفه که نور از نی قلم انگیخت
عجب نه گر شود از فیض فتح باب امشب
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مگر فکنده به رخ یار من نقاب امشب
که روشنست جهان همچو آفتاب امشب
هوش مصنوعی: آیا محبوب من امشب حجابش را کنار زده که جهان به روشنی خورشید میدرخشد؟
دلم که در سر زلفت قرارگاهش نیست
قرار در تو نگیرد در اضطراب امشب
هوش مصنوعی: دل من که در زیباییهای زلفت آرام ندارد، در این شب پراضطراب به تو آرامش نخواهد یافت.
سرای توبه که دی کرده بودمش معمور
به یک کرشمه ساقیش بین خراب امشب
هوش مصنوعی: خانهای که من برای توبه آماده کرده بودم، امشب با یک لبخند از ساقی به نابودی رسیده است.
خبر ز نشأه فردا که هیچکس را نیست
چرا ز دست نهم ساغر شراب امشب
هوش مصنوعی: هیچ کس از آینده خبر ندارد، پس چرا خود را از لذت بخش شراب در این شب محروم کنیم؟
مگر خیال تواَم از جهان نظر بندد
وگرنه بی تو ندارم به دیده خواب امشب
هوش مصنوعی: تنها در صورتی میتوانم به خواب بروم که خیال تو از ذهنم برود، وگرنه بدون تو خواب شب برایم ممکن نیست.
دلم که دوش به کامش زلال وصلت بود
نوازدش به فلک زهره با رباب امشب
هوش مصنوعی: دل من دیشب شاد و خوشحال بود زیرا که وصل عشق تو را تجربه کردم. امشب میخواهم او را به آسمان برسانم و از زیباییاش بهرهمند شوم.
چنین لطیفه که نور از نی قلم انگیخت
عجب نه گر شود از فیض فتح باب امشب
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و شگفتی هنر و خلاقیت اشاره دارد. آنچه که با قلم به تصویر کشیده میشود، میتواند به اندازهای زیبا و روشن باشد که گویی نور از آن میجوشد. همچنین، این امکان وجود دارد که امشب، به خاطر لطف و فیضی خاص، درهای جدیدی به روی ما باز شود و تجربیات تازهای را برایمان به ارمغان بیاورد.