گنجور

شمارهٔ ۸۵

گر نیازی بهر یار دلربا میبایدت
هر نفس جانی بپای وی فدا میبایدت
زآتش عشق رخش سیماب دل را تاب ده
گر درون بوته تن کیمیا میبایدت
تا بکی جوشی با غیار و نکشی بهر یار
روز خود بیگانه شو گر آشنا میبایدت
دانه یاقوت دلرا دام هست ای کان حسن
دلبرا تن تکمه در چاک قبا میبایدت
تا بچشم جان عیان بینی هلال ابرویش
چاک دل را باز کن دست دعا میبایدت
از شرار آه آتش بار در بزم فنا
شعله ور کن شمع تن را گر بقا میبایدت
دردمندانه درآ در دیر چون نور علی
درد دردی نوش جان کن گر دوامیبایدت

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر نیازی بهر یار دلربا میبایدت
هر نفس جانی بپای وی فدا میبایدت
هوش مصنوعی: اگر به محبوب زیبا و دلربا نیاز داری، باید هر لحظه برای او جانت را فدای او کنی.
زآتش عشق رخش سیماب دل را تاب ده
گر درون بوته تن کیمیا میبایدت
هوش مصنوعی: از آتش عشق، زیبایی دل را زنده نگه‌دار. اگر درون وجودت، گوهر باارزشی نهفته است، باید به آن دست یابی.
تا بکی جوشی با غیار و نکشی بهر یار
روز خود بیگانه شو گر آشنا میبایدت
هوش مصنوعی: چرا مدام با غیظ و خشم زندگی می‌کنی و به خاطر دوستت ناراحت هستی؟ اگر می‌خواهی به کسی نزدیک شو، باید ابتدا از احساسات منفی خود فاصله بگیری.
دانه یاقوت دلرا دام هست ای کان حسن
دلبرا تن تکمه در چاک قبا میبایدت
هوش مصنوعی: دانه یاقوت قلبم را در دام عشق تو نگه داشته است، ای محبوب زیبا، تو باید دگمه چاک قبا را بزنئی.
تا بچشم جان عیان بینی هلال ابرویش
چاک دل را باز کن دست دعا میبایدت
هوش مصنوعی: تا زمانی که به چشم جانت ببینی هلال ابروی او را، دل شکسته‌ات را باز کن و دست به دعا بزن.
از شرار آه آتش بار در بزم فنا
شعله ور کن شمع تن را گر بقا میبایدت
هوش مصنوعی: از درد و رنجی که در دنیا وجود دارد، آتش عشق را در زندگی‌ات روشن کن. اگر به دنبال جاودانگی هستی، باید شمع وجودت را با عشق و احساس زنده نگه‌داری.
دردمندانه درآ در دیر چون نور علی
درد دردی نوش جان کن گر دوامیبایدت
هوش مصنوعی: به آرامی و با دل‌سوزی وارد مکان مقدس شو، زیرا مانند نور علی (شخصیتی نورانی) به درد خود بپرداز. اگر می‌خواهی که به زندگی‌ات ادامه دهی، باید این درد را با دل و جان بپذیری.