گنجور

شمارهٔ ۶۵

می فراوانست لیکن جام نیست
باده دردآلود درد آشام نیست
خوشتر از خال لبت در زیر خط
مرغ دل را دانه و دام نیست
هرکه کوبد ذره سان هر دم دری
تابش مهر تواش بر بام نیست
بی سر زنجیر زلف دلکشش
این دل دیوانه را آرام نیست
چند می جوئی ز نام ما نشان
در جهان ما را نشان و نام نیست
زاهد از وصلش چه جوئی کام دل
غیر ناکامی در این ره کام نیست
تا زمی مستانه شد نور علی
همچو من مستی در این ایام نیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می فراوانست لیکن جام نیست
باده دردآلود درد آشام نیست
هوش مصنوعی: شراب بسیار وجود دارد، اما جامی برای نوشیدنش نیست، و آنچه که هست، دردناک است و نوشیدن آن نیز بر آلام می‌افزاید.
خوشتر از خال لبت در زیر خط
مرغ دل را دانه و دام نیست
هوش مصنوعی: زیبایی خال لب تو به قدری دلنشین است که هیچ دانه یا دام دیگری برای دل مرغی که عاشق است، وجود ندارد.
هرکه کوبد ذره سان هر دم دری
تابش مهر تواش بر بام نیست
هوش مصنوعی: هر کس که مانند ذره‌ای کوچک سخت کار کند و تلاش نماید، هر لحظه نوری از مهر و محبت تو بر فراز سرش وجود ندارد.
بی سر زنجیر زلف دلکشش
این دل دیوانه را آرام نیست
هوش مصنوعی: این دل مجنون از دست زنجیرهای زلف دلربایش آزاد است و هیچ آرامش ندارد.
چند می جوئی ز نام ما نشان
در جهان ما را نشان و نام نیست
هوش مصنوعی: چند بار می‌خواهی در جهان به دنبال نشانه‌ای از ما بگردی؟ در واقع، ما در این دنیا نه نشانه‌ای داریم و نه نامی.
زاهد از وصلش چه جوئی کام دل
غیر ناکامی در این ره کام نیست
هوش مصنوعی: زاهد، در پی چه چیزی هستی؟ هیچ آرزویی جز شکست در این راه حاصل نخواهد شد.
تا زمی مستانه شد نور علی
همچو من مستی در این ایام نیست
هوش مصنوعی: در این زمان هیچ‌کس شبیه به من مستی ندارد، زیرا نور علی مانند من سرمست شده است.