گنجور

شمارهٔ ۶۳

ساقی جان پرده ز جان برگرفت
آینه بر دست ز ساغر گرفت
شعله از عکس رخش برفروخت
شعشه ئی در می احمر گرفت
بوئی از آن می بچمن برد باد
شورش مستی بچمن در گرفت
شاهد گل عشوه گری ساز کرد
سرو سهی خرمی از سر گرفت
بلبله از بلبل سرمست خاست
غلغله در گنبد اخضر گرفت
نرگس مخمور بصد عز و ناز
برکف سیمین قدح زر گرفت
نکهت گل نافه بچین داد وام
سنبل ترتاج ز عنبر گرفت
مست شد از جام طرب یاسمن
طنبک سیمین ببغل برگرفت
غنچه صراحی بکف آمد به باغ
لاله پیاله زده سربرگرفت
گلبن رعنا به بساط نشاط
دایره برکف ز مه و خور گرفت
بود پر مرغ طرب ریخته
باز ز تأثیر هوا پر گرفت
زاغ ز داغ حسد بلبلان
جای درآتش چه سمندر گرفت
بید موله شده کاکل فشان
رقص کنان ذیل صنوبر گرفت
آب روانشد پی گلگشت باغ
کیفیت از ساقی کوثر گرفت
نور علی تافت بطور دلم
شعله خود را بشجر در گرفت

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ساقی جان پرده ز جان برگرفت
آینه بر دست ز ساغر گرفت
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که ساقی، روح و جان را از پرده برمی‌دارد و سپس با دست آینه‌ای را که از ساغر گرفته، نشان می‌دهد.
شعله از عکس رخش برفروخت
شعشه ئی در می احمر گرفت
هوش مصنوعی: شعله‌ای از تصویر زیبایی تو روشن شد و نوری در شراب قرمز به وجود آورد.
بوئی از آن می بچمن برد باد
شورش مستی بچمن در گرفت
هوش مصنوعی: بویی از آن شراب به مشام بچه رسید و این بوی شاداب، حال و هوای بچه را پر از شوق و مستی کرد.
شاهد گل عشوه گری ساز کرد
سرو سهی خرمی از سر گرفت
هوش مصنوعی: زیبای بی‌نظیر، با ناز و ادای خود، به گل حس خاصی بخشید و خوشی و شادابی را دوباره به زندگی برگرداند.
بلبله از بلبل سرمست خاست
غلغله در گنبد اخضر گرفت
هوش مصنوعی: صدای شاد و سرور بلبل، از بلبل دیگر آغاز شد و به این ترتیب، شوق و هیجان در گنبد سبز سرلوحه قرار گرفت.
نرگس مخمور بصد عز و ناز
برکف سیمین قدح زر گرفت
هوش مصنوعی: دختر زیبای نرگس، با تمام شکوه و زیبایی‌اش، جامی نقره‌ای پر از شراب را به دست گرفته است.
نکهت گل نافه بچین داد وام
سنبل ترتاج ز عنبر گرفت
هوش مصنوعی: گلی خوشبو در باغ، یال زیبای سنبل را گرفت و تاجی ساخته از عطر عنبر به سر سنبل نهاد.
مست شد از جام طرب یاسمن
طنبک سیمین ببغل برگرفت
هوش مصنوعی: او از نوشیدن شراب خوشی و شادابی حالت مستی به خود گرفته و در آغوشش ساز سنج زیبایی را در کنار یاسمن قرار داده است.
غنچه صراحی بکف آمد به باغ
لاله پیاله زده سربرگرفت
هوش مصنوعی: دختر گل، با جامی در دست به باغی آمد و سرش را بلند کرد و پیاله‌اش را به سمت گل‌ها برد.
گلبن رعنا به بساط نشاط
دایره برکف ز مه و خور گرفت
هوش مصنوعی: باغ زیبا و سرسبز در دایره‌ای پر از شادی، در آغوش نور ماه و خورشید، شکوفا شده است.
بود پر مرغ طرب ریخته
باز ز تأثیر هوا پر گرفت
هوش مصنوعی: پرنده‌ای که به خاطر تأثیرات هوا احساس شادابی کرده، دوباره بال‌هایش را گشوده و پرواز را آغاز کرده است.
زاغ ز داغ حسد بلبلان
جای درآتش چه سمندر گرفت
هوش مصنوعی: زاغ به خاطر حسد بلبلان در آتش نمی‌سوزد، بلکه مانند سمندر از آن نفع می‌برد. این جمله نشان می‌دهد که برخی افراد به رغم موقعیت‌های سخت و دشوار، می‌توانند از آن شرایط بهره‌برداری کنند یا مقاومت کنند.
بید موله شده کاکل فشان
رقص کنان ذیل صنوبر گرفت
هوش مصنوعی: چشم‌های زیبا و براق بید به آرامی در حال حرکت و رقصیدن است و در زیر سایه درخت صنوبر قرار گرفته‌اند.
آب روانشد پی گلگشت باغ
کیفیت از ساقی کوثر گرفت
هوش مصنوعی: آب به سمت گل حرکت کرد و باغ را زیباتر کرد، این کیفیت به خاطر نوشیدنی بهشتی است که از ساقی کوثر به‌دست آمده است.
نور علی تافت بطور دلم
شعله خود را بشجر در گرفت
هوش مصنوعی: نور علی به طور دل من شعله‌ور شد و آن شعله به درختی رسید.