گنجور

شمارهٔ ۵۴

هرکه درد فراق یارش نیست
در حریم وصال بارش نیست
روزگارش خوش آنکه جز با یار
سرو کاری به روزگارش نیست
زاهد ار عیب باده نوشان کرد
خبر از لطف کردگارش نیست
شاهبازیست عشق شیرافکن
که بجز صید دل شکارش نیست
آنکه از ناله میکند منعم
خبری از دل فکارش نیست
هرکه نور علی ندید بدل
او ز روشندلان گذارش نیست

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هرکه درد فراق یارش نیست
در حریم وصال بارش نیست
هوش مصنوعی: هر کسی که فراق و دوری محبوبش را احساس نکند، نمی‌تواند طعم وصل و نزدیکی به او را بچشد.
روزگارش خوش آنکه جز با یار
سرو کاری به روزگارش نیست
هوش مصنوعی: کسی که در کنار محبوب خود باشد و تنها به او توجه کند، روزگارش خوش و پُر از شادی است.
زاهد ار عیب باده نوشان کرد
خبر از لطف کردگارش نیست
هوش مصنوعی: اگر زاهد از عیب نوشیدنی‌نوشان خبر دهد، نشان از این است که به رحمت و لطف خداوند بی‌توجهی کرده است.
شاهبازیست عشق شیرافکن
که بجز صید دل شکارش نیست
هوش مصنوعی: عشق همچون شاهبازی است که تنها هدفش شکار دل‌هاست و چیزی جز آن برایش اهمیت ندارد.
آنکه از ناله میکند منعم
خبری از دل فکارش نیست
هوش مصنوعی: کسی که از درد و رنج خود شکایت می‌کند، نشان‌دهنده آن است که دلش از حال و روزش بی‌خبر است.
هرکه نور علی ندید بدل
او ز روشندلان گذارش نیست
هوش مصنوعی: هر که نور وجود علی را نشناسد و درک نکند، نمی‌تواند به افرادی که در روشنایی و آگاهی هستند، برسد و از آن‌ها رد شود.