شمارهٔ ۵
بیا ساقی بیار آن جام می را
زلالی بخش درد آشام می را
زمان گل بگلشن تا که باقیست
منه از کف زمانی جام می را
ز خم جز غلغل مینا که آرد
به بزم می کشان پیغام می را
بغیر از خواجگان مصطب عشق
کسی نادیده لطف عام می را
بتی دارم که پیش لعل میگونش
نشاید برد هرگز نام می را
بریزد خون بکامش ساغر می
ز کامش تازه سازد کام می را
بجز نور علی ساقی مستان
که در آغاز دید انجام می را؟
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیا ساقی بیار آن جام می را
زلالی بخش درد آشام می را
هوش مصنوعی: بیا ای ساقی، آن جام شراب را بیاور که زلالیاش آرامشبخش درد و غم من باشد.
زمان گل بگلشن تا که باقیست
منه از کف زمانی جام می را
هوش مصنوعی: تا زمانی که گلها در باغ هستند و این حالِ خوب ادامه دارد، از دست نده که از لذت نوشیدن می بهرهمند شوی.
ز خم جز غلغل مینا که آرد
به بزم می کشان پیغام می را
هوش مصنوعی: از میان آن که به خم میچرخد، فقط صدای دلنشین میناست که پیغام شراب را به جشن میآورد.
بغیر از خواجگان مصطب عشق
کسی نادیده لطف عام می را
هوش مصنوعی: به جز عزیزان و بزرگان عاشق، کسی لطف و رحمت عمومی عشق را نمیبیند.
بتی دارم که پیش لعل میگونش
نشاید برد هرگز نام می را
هوش مصنوعی: من گنبد طلایی دارم که در کنار زیبایی او، هرگز نمیتوان از شراب صحبت کرد.
بریزد خون بکامش ساغر می
ز کامش تازه سازد کام می را
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد به خاطر نوشیدن شراب غصه بخورد، باید بداند که با هر بار نوشیدن شراب، دلش شادتر شده و تلخیهای زندگی را فراموش میکند.
بجز نور علی ساقی مستان
که در آغاز دید انجام می را؟
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به دور و بر خود و زیباییهایی که در آنجا وجود دارد، اشاره میکند. او میگوید که تنها نور علی ساقی مستان است که در ابتدا، آغاز و پایان می را میبیند. این به نوعی به درک عمیق و بصیرت اشاره میکند که فقط از طریق اشخاص خاص و با نگاهی خاص به جهان میتوان آن را فهمید.