گنجور

شمارهٔ ۲۲

ای گشته ز تو سر نهان جمله هویدا
از عکس جمالت شده روشن همه دلها
تا پرتو حسن رخ تو کرد تجلی
از وی شده موجود وجود همه اشیا
آمد بوجود از عدم آن عشق جگر سوز
افکند بدلها شرری ز آتش سودا
هم نقطه توحید شد از خال تو مفهوم
هم کثرت کونین شد از زلف تو پیدا
هم مهر رخت گشته ز ذرات نمایان
هم ذره شد از پرتو مهر تو هویدا
با آینه مهر و مهش کار نباشد
آن را که بود دیده برخسار تو بینا
از نور علی گشته جهان جمله منور
تا پرده برافکنده ز رخ سید یکتا

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای گشته ز تو سر نهان جمله هویدا
از عکس جمالت شده روشن همه دلها
هوش مصنوعی: ای آنکه از وجود تو سرها پنهان‌اند، همه به وسیله‌ی زیبایی‌ات روشن و پیدا شده‌اند و دل‌ها روشن‌گری می‌کنند.
تا پرتو حسن رخ تو کرد تجلی
از وی شده موجود وجود همه اشیا
هوش مصنوعی: زمانی که زیبایی چهره‌ات درخشش پیدا کرد، تمام وجود اشیا نیز حاصل و موجود از آن روشنایی شد.
آمد بوجود از عدم آن عشق جگر سوز
افکند بدلها شرری ز آتش سودا
هوش مصنوعی: عشق سوزان و دردناک، از هیچ به وجود آمد و در دل‌ها شعله‌ای از آتش جنون روشن کرد.
هم نقطه توحید شد از خال تو مفهوم
هم کثرت کونین شد از زلف تو پیدا
هوش مصنوعی: از اثر وجود تو، مفهوم یکتایی به وجود آمده و همچنین از زیبایی‌های ظاهری تو، کثرت و تنوع جهان نمایان شده است.
هم مهر رخت گشته ز ذرات نمایان
هم ذره شد از پرتو مهر تو هویدا
هوش مصنوعی: هر ذره‌ای از چهره‌ات نمایان شده و درخشندگی چهره‌ات باعث شده که حتی ذرات کوچک هم به وضوح دیده شوند.
با آینه مهر و مهش کار نباشد
آن را که بود دیده برخسار تو بینا
هوش مصنوعی: اگر کسی چهره‌ی تو را با دقت ببیند و در آینه‌ی عشق و زیبایی تو نگاه کند، نیازی به توجه به ظواهر ندارد.
از نور علی گشته جهان جمله منور
تا پرده برافکنده ز رخ سید یکتا
هوش مصنوعی: جهان به نور علی روشن شده است و همه جا درخشندگی دارد، تا زمانی که پرده از چهره سید یکتا کنار رفته است.