شمارهٔ ۱۲۶
کنونکه لاله بگلشن پیاله نوش آمد
چو غنچه خون بدن می کشان بجوش آمد
نخفت دیده نرگس چو چشم بیماران
ز بسکه مرغ سحر دوش در خروش آمد
چمن بساط و سمن جرعه نوش و گل ساقی
نهال غنچه چه مستان سبو بدوش آمد
ز جوش باده صبوحی کشان گلشن را
زجاجه عنبی خم میفروش آمد
زهر کنار خرامان شده سهی سروی
میان بخدمت گل بسته سبز پوش آمد
ز صورت بلبل خوش لهجه بینوایان را
نوای بربط و نی در چمن بگوش آمد
ز دست نور علی هرکه ساغری نوشید
ز سکر باده دنیای دون بهوش آمد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کنونکه لاله بگلشن پیاله نوش آمد
چو غنچه خون بدن می کشان بجوش آمد
هوش مصنوعی: اکنون که لاله به باغ آمده و جامی پر از شراب را به همراه دارد، مانند غنچهای که خونش به جوش آمده، به زندگی و نشاط میافزاید.
نخفت دیده نرگس چو چشم بیماران
ز بسکه مرغ سحر دوش در خروش آمد
هوش مصنوعی: چشمهای نرگس مانند چشمهای بیماران بیخواب است، زیرا شمع سحرگاه بهقدری سر و صدا کرد که خواب را از آنها گرفت.
چمن بساط و سمن جرعه نوش و گل ساقی
نهال غنچه چه مستان سبو بدوش آمد
هوش مصنوعی: در باغ چمن برای جشن و سرور آماده شده است، سمن نوشیدنی خوشمزهای است و گل، مانند ساقی، به ما طبیعت زنده را میآورد. نهالهای غنچه باز شدهاند و همه چیز به زیبایی و شادی دعوت میکند.
ز جوش باده صبوحی کشان گلشن را
زجاجه عنبی خم میفروش آمد
هوش مصنوعی: به خاطر شوق باده صبحگاهی، باغ گلها را با لیوانی از شراب عنبی زنده کردند و میفروش آمد.
زهر کنار خرامان شده سهی سروی
میان بخدمت گل بسته سبز پوش آمد
هوش مصنوعی: زهر کنار خیالی زیبا و خرامان، سروی بلند و خوش قامت در میان گلها ظاهر شده و با پوشش سبز به خدمت آمده است.
ز صورت بلبل خوش لهجه بینوایان را
نوای بربط و نی در چمن بگوش آمد
هوش مصنوعی: از چهرهی بلبل خوشصدا، آواز غمانگیز و دلخراش بیچارگان، به صدای ساز و نی در علفزار رسید.
ز دست نور علی هرکه ساغری نوشید
ز سکر باده دنیای دون بهوش آمد
هوش مصنوعی: هرکس که از قدرت نور علی بهرهمند شود و اندکی از آن را بچشد، از وضعیت آشفتگی و ناپاکی دنیای پست به هوش میآید و آگاهی پیدا میکند.