گنجور

شمارهٔ ۱۱۲

چند از لب تو جانها مست شراب گردد
وز آن نگاه گرمت دلها کباب گردد
تا گشته عقد رویت با آینه مقابل
کز تابش جمالت آئینه آب گردد
مخرام سوی بستان منمای رخ بگلشن
کز شرم عارض تو گلها گلاب گردد
از بس بدیده دل دریای خون زند جوش
ترسم ز سیل اشکم عالم خراب گردد
گر آفتاب رویش برقع ز رخ گشاید
هر ذره از فروغش چون آفتاب گردد
بر صفحه خیالش ننوشته چون حسابم
ترسم مباد روزی وقت حساب گردد
سر خدای بیچون آید ز پرده بیرون
نور علی عالی گر بی حجاب گردد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چند از لب تو جانها مست شراب گردد
وز آن نگاه گرمت دلها کباب گردد
هوش مصنوعی: چند نفر از لب‌های تو به خاطر شرابی که می‌نوشند، به شدت سرمست می‌شوند و اگر نگاهی گرم از تو به آن‌ها بیفتد، دل‌هایشان می‌سوزد.
تا گشته عقد رویت با آینه مقابل
کز تابش جمالت آئینه آب گردد
هوش مصنوعی: تا زمانی که چهره‌ات در آینه دیده شود و آینه به خاطر زیبایی تو درخشان و پرنور گردد.
مخرام سوی بستان منمای رخ بگلشن
کز شرم عارض تو گلها گلاب گردد
هوش مصنوعی: به باغ من نرو، زیرا که با دیدن چهره‌ات در گلستان، گل‌ها از شرم رویت مثل گلبرگ‌های گلاب خواهند شد.
از بس بدیده دل دریای خون زند جوش
ترسم ز سیل اشکم عالم خراب گردد
هوش مصنوعی: چون دلم به شدت غمگین و آکنده از احساسات است، از شدت ناراحتی و اشک‌هایم می‌ترسم که دنیا به هم بریزد.
گر آفتاب رویش برقع ز رخ گشاید
هر ذره از فروغش چون آفتاب گردد
هوش مصنوعی: اگر خورشید زیبایی‌اش را از پشت نقاب بردارد، هر ذره از نورش به مانند خورشید می‌درخشد.
بر صفحه خیالش ننوشته چون حسابم
ترسم مباد روزی وقت حساب گردد
هوش مصنوعی: در تصور او هنوز چیزی از من ثبت نشده است و من از این می‌ترسم که روزی نرسد که باید حساب کارهای خود را پس بدهم.
سر خدای بیچون آید ز پرده بیرون
نور علی عالی گر بی حجاب گردد
هوش مصنوعی: زمانی که حقیقت مطلق و بدون هیچ‌گونه حجب و پرده‌ای آشکار شود، نور و روشنی علی (علی علیه‌السلام) نیز بدون هیچگونه مانعی نمایان خواهد شد.