بخش ۹ - پیغام سوم شب برای روز یا خورشید
شب دگرباره رفت با سرکار
کرد بر یک جواب صد انکار
«کای به جور و ستم شده مشهور
به تو نزدیک بوده و ز تو دور
خاصه و عامه را وبال و هلاک
که کند اعتماد بر ناپاک؟
دود بیبهره از تو و تاریک
بایدش سوخت چون شود نزدیک
تشنگان را بسی به تفت و به تاب
کشتهای در طریق حج بیآب
تو که در دشت کربلا دیدی
که چه میرفت و میپسندیدی
گشتی آن روز یار اهل سعیر
دشت و صحرا بتافتی چو اثیر
قصد فرزند مصطفی کردی
با پیمبر چنین وفا کردی
چه توقع کند ز مهر تو کس؟
یادگار این منافقی ز تو بس»
بخش ۸ - پاسخ روز یا خورشید به شب: روز گفتش: «چه ترّهات است این؟بخش ۱۰ - پاسخ روز: روز گفت: «این چه زور و بهتان است
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.