گنجور

بخش ۱۰ - پاسخ روز

روز گفت: «این چه زور و بهتان است
که ریا پیشهٔ توفتّان است
گر منافق منم‌، تو‌را چه خلل‌؟
چند از آشوب امتّان جدل
تا خدا بر که افکند تاوان
تو خود اِنَّ المُنافقین برخوان
در جهان ظلمت از نتیجه توست
نزد دانا حقیقت است و درست
آن همه ظلمت و ضلالت کرد
نتوانی به من حوالت کرد
دل تاریک آل بوسفیان
بود بر مکر و حیلت و هذیان
معرفت در میان مجال نداشت
جهلشان جز بر آن محال نداشت
سینه باید که پاک و صاف بود
رنگ ظاهر محال و لاف بود
از ضلالت چه روشنی آید؟
از سیاهی سیاهی افزاید
غیرت آن سگان بی‌آزَرم
بر دلم زد‌، شدم چو آتش گرم
کم نشد هرگز از دلم آن سوز
هم بر این آتشم چنین زان روز
دست حیلت مزن تو بر سر شاخ
در دم اژدها مرو گستاخ
نیستی مرد‌، (‌این‌) گوی این میدان
نه حریف منی یقین می‌دان»

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روز گفت: «این چه زور و بهتان است
که ریا پیشهٔ توفتّان است
هوش مصنوعی: روز پرسید: «این چه قدرت و دروغی است که برای تو، دورویی و ظاهر سازی پیشه شده است؟»
گر منافق منم‌، تو‌را چه خلل‌؟
چند از آشوب امتّان جدل
هوش مصنوعی: اگر من خودم نفاق داشته باشم، تو چه خللی به وجود می‌آوری؟ چند نفر از اختلافات و درگیری‌های جامعه‌ی خود را به جدل و بحث می‌گذرانند؟
تا خدا بر که افکند تاوان
تو خود اِنَّ المُنافقین برخوان
هوش مصنوعی: تا زمانی که خداوند تصمیم بگیرد، عذاب تو را به کسی می‌سپارد. خود را به خاطر این موضوع آماده کن که منافقین مستحق عذاب هستند.
در جهان ظلمت از نتیجه توست
نزد دانا حقیقت است و درست
هوش مصنوعی: در جهانی که تاریکی و ظلمت وجود دارد، همه چیز به نتیجه‌ی کار و اعمال تو بستگی دارد و این نکته‌ای است که در نزد افراد دانا، حقیقت و واقعیت به شمار می‌آید.
آن همه ظلمت و ضلالت کرد
نتوانی به من حوالت کرد
هوش مصنوعی: تاریکی و گمراهی بسیار بود، اما نمی‌توانی اینها را به من نسبت دهی.
دل تاریک آل بوسفیان
بود بر مکر و حیلت و هذیان
هوش مصنوعی: دل خاندان بوسفیان پر از تزویر و فریب و سخنان بیهوده بود.
معرفت در میان مجال نداشت
جهلشان جز بر آن محال نداشت
هوش مصنوعی: دانش و آگاهی در فضای تحجر و ignorance آنان جایی نداشت و تنها در آن شرایط غیرممکن می‌توانست ظهور کند.
سینه باید که پاک و صاف بود
رنگ ظاهر محال و لاف بود
هوش مصنوعی: سینه باید پاک و صاف باشد؛ زیرا ظاهر می‌تواند فریبنده و بی‌اساس باشد.
از ضلالت چه روشنی آید؟
از سیاهی سیاهی افزاید
هوش مصنوعی: از گمراهی چه نوری می‌تواند بیرون بیاید؟ از تاریکی فقط تاریکی بیشتری به وجود می‌آید.
غیرت آن سگان بی‌آزَرم
بر دلم زد‌، شدم چو آتش گرم
هوش مصنوعی: غیرت و شرف سگ‌ها که بی‌شرم هستند، بر دلم تاثیر گذاشت و من نیز مانند آتش، گرم و شعله‌ور شدم.
کم نشد هرگز از دلم آن سوز
هم بر این آتشم چنین زان روز
هوش مصنوعی: آن شعله‌ای که در دل دارم هرگز کم نشد، همچنان با شدت باقی‌مانده است و این حس از روزی که آن اتفاق افتاد، ادامه دارد.
دست حیلت مزن تو بر سر شاخ
در دم اژدها مرو گستاخ
هوش مصنوعی: دست به فریب و نیرنگ نزن، زیرا در موقعیتی خطرناک قرار داری. با بی‌احتیاطی به سوی سر درختی که به اژدها ختم می‌شود، نرو.
نیستی مرد‌، (‌این‌) گوی این میدان
نه حریف منی یقین می‌دان»
هوش مصنوعی: تو وجود نداری، به یقین می‌دانم که در این میدان، تو حریف من نیستی.