گنجور

بخش ۱۷ - پیغام هفتم شب

شب دگر باره در محاکا شد
چون مجازات بی‌محابا شد
گفت: «شوخی و حد ببردی تو
خوش خوشم نیک برشمردی تو
من نه آنم که نسبتم کردی
سخت بی‌وقع و رتبتم کردی
یار خلوت‌نشین عشاقم
آرزومند یار مشتاقم
وقت ایشان همیشه خوش دارم
همه شب‌ْشان پیاله‌کش دارم
بر سر کویشان عسس باشم
با شکر مانع مگس باشم
گاه بر بام پاسبان باشم
گاه در خانه میزبان باشم
زخمه عود و زخمه تنبور
روی خوب و خلاصه انگور
خواهم آماده با حریف و ندیم
منکرم گو سؤال کن ز حکیم
که نخواهد سماع روحانی؟
که ننوشد شراب ریحانی؟
خال مصباح چون برافروزد
شب خلوت ز شمع من سوزد
بی حضور وجود من در جمع
ندهد هیچ روشنایی شمع
بس که خواهد که روی من بیند
شب همه شب ز پای ننشیند»

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شب دگر باره در محاکا شد
چون مجازات بی‌محابا شد
هوش مصنوعی: شب دوباره در محاکمه‌ای به وقوع پیوست که مثل یک تنبیه بی‌رحمانه بود.
گفت: «شوخی و حد ببردی تو
خوش خوشم نیک برشمردی تو
هوش مصنوعی: او گفت: «شوخی کردی و حد را رد کردی، تو مرا به خوبی شناختی.»
من نه آنم که نسبتم کردی
سخت بی‌وقع و رتبتم کردی
هوش مصنوعی: من فردی نیستم که تو به خاطر یک دلیل ناچیز و بی‌موقع درباره‌ام قضاوت کنی و مرا در جایگاه خاصی قرار بدهی.
یار خلوت‌نشین عشاقم
آرزومند یار مشتاقم
هوش مصنوعی: دوست من که در تنهایی‌های عاشقانه‌ام همراه من است، همیشه در آرزویم است که یار دیگرم نیز دلتنگ و مشتاق من باشد.
وقت ایشان همیشه خوش دارم
همه شب‌ْشان پیاله‌کش دارم
هوش مصنوعی: من همیشه وقت خوشی را برای آن‌ها دارم و هر شب به یاد آن‌ها می‌نوشم.
بر سر کویشان عسس باشم
با شکر مانع مگس باشم
هوش مصنوعی: می‌خواهم در کنار کوی تو نگهبانی کنم و مانند شکر، مانع ورود مگس‌ها به آنجا باشم.
گاه بر بام پاسبان باشم
گاه در خانه میزبان باشم
هوش مصنوعی: گاهی در حالت نظارت و مراقبت هستم، گاهی هم در حال پذیرایی و مهمان‌نوازی.
زخمه عود و زخمه تنبور
روی خوب و خلاصه انگور
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی صدای musical instruments مانند عود و تنبور اشاره دارد و به طور خاص به زیبایی چهره و لطافت انگور اشاره می‌کند. به نوعی می‌توان گفت که زیبایی و لذت موسیقی با زیبایی‌های طبیعی و چهره انسانی پیوند خورده است.
خواهم آماده با حریف و ندیم
منکرم گو سؤال کن ز حکیم
هوش مصنوعی: من آماده‌ام که با رفیق و حریف خود روبه‌رو شوم، اما از من انکار نکنید. می‌توانی از حکمت بپرسی.
که نخواهد سماع روحانی؟
که ننوشد شراب ریحانی؟
شراب ریحانی یعنی شراب معطر
خال مصباح چون برافروزد
شب خلوت ز شمع من سوزد
هوش مصنوعی: وقتی که لکه‌ای از نور روشن شود، شب تاریک به‌وسیله‌ی شمعی که من دارم، می‌سوزد.
بی حضور وجود من در جمع
ندهد هیچ روشنایی شمع
هوش مصنوعی: اگر من در جمع نباشم، شمع هیچ نوری نمی‌تاباند.
بس که خواهد که روی من بیند
شب همه شب ز پای ننشیند»
هوش مصنوعی: به خاطر شدت علاقه‌اش به دیدن چهره‌ام، شب‌ها هرگز از جایش بلند نمی‌شود و بی‌وقفه منتظر من است.