بخش ۱۴ - پاسخ روز به شب
روز در تاب شد دگرباره
کرد از غصه پیرهن پاره
گفت: «اگر بر من اعتراض کنی
چون سواد خودم بیاض کنی
من زنم صیقلت، دگر که زند؟
وز من استادوارتر که زند؟
عنبری لیک بویناک چو ثوم
گرم و مردمکُشی چو دود سَموم
لبِ شیرینلبان روم و خُتن
برِ سیمینبرانِ سیبذقن
دو لب زنگیان چو گرده گاو
هر دو سوراخ انفشان چو دو ناو
این به آن آن به این نکو ماند
دیو با حور عین نکو ماند
ابر نه بُرقع سیاه من است
بلکه سقای بارگاه من است
چیست ابر سیاه؟ چتر زمین
اگرت دیده روشن است ببین
تا دهد ابر سایهدار از یم
به لب تشنگان بادیه نم
لعبتان نبات بگرازند
وز سموم تموز بگدازند
شاخ را از نبات نخل دهند
برگ گل و انگبین به نحل دهند
در خواصش نتیجه بسیار است
این خود اندر جهان پدیدار است
رنگ ما را که بر شمردهستی
هم تو آن را جواب کردهستی
تو ندانی که رمز خضر چه بود
گر بدانی، نکو! وگر نه چه سود؟
آنچه در باب مصطفیٰ گفتی
آن سخن روی در صفا گفتی
چون تویی را سخن به راه و نه راه
نرسد در رسول صلی الله
آل عباس اگر برافتادند
چون توان کرد؟ آدمیزادند
نه به رنگ سیاه بود و سفید
دولت و نکبت است و بیم و امید
خلق را زیر آسمان بلند
عاقبت منقطع شود پیوند
حق و باطل خلاف یکدگرند
هرکس الا نصیب خود نبرند
سحر فرعون مرتفع نشود
رشتهٔ اصل منقطع نشود
نیست، گر کژ ندید سالک راه
هیچ باقی بغیر وجه الله»
بخش ۱۳ - پیغام پنجم شب به روز: شب چو بشنید طیره گشت عظیمبخش ۱۵ - پیغام ششم شب: شبِ یلداسرشتِ زنگیرنگ
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
روز در تاب شد دگرباره
کرد از غصه پیرهن پاره
هوش مصنوعی: روز دوباره طلوع کرد و اما هنوز غم و اندوه در دل وجود دارد، مانند لباس پارهای که از ناامیدی و غصه بر تن شده است.
گفت: «اگر بر من اعتراض کنی
چون سواد خودم بیاض کنی
هوش مصنوعی: او گفت: «اگر به من انتقاد کنی، مثل این است که نقاط سیاه مرا به سفیدی تبدیل کردهای.»
من زنم صیقلت، دگر که زند؟
وز من استادوارتر که زند؟
هوش مصنوعی: من زنی هستم که دیگران مانند من نمیدرخشند. پس چه کسی میتواند مانند من بدرخشد و هنرمندانه رفتار کند؟
عنبری لیک بویناک چو ثوم
گرم و مردمکُشی چو دود سَموم
هوش مصنوعی: عطرش خوشبو و دلپذیر است، اما بویی ناخوشایند دارد. گرمی و لطافتش مثل داغی سوزان است و اثرش بر مردم همچون دود سمی و مضر میباشد.
لبِ شیرینلبان روم و خُتن
برِ سیمینبرانِ سیبذقن
هوش مصنوعی: من زنی با لبهای شیرین هستم و با زیبایی و جاذبهام، در جامعهای که شبیه به باغی از سیبهای درخشان و خوش طعم است، حضور دارم.
دو لب زنگیان چو گرده گاو
هر دو سوراخ انفشان چو دو ناو
هوش مصنوعی: دو لب سیاه مانند ناخن گاو هستند و دو سوراخ دهان مانند دو کشتی کوچک.
این به آن آن به این نکو ماند
دیو با حور عین نکو ماند
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی به تضاد و مقایسه بین دو چیز اشاره دارد. به نظر میرسد که خصلتهای خوب و بد در یکدیگر منعکس میشوند. به عبارت دیگر، زیبایی و زشتی، یا خوبی و بدی به نوعی به هم مرتبط هستند و در کنار هم معنا پیدا میکنند. مانند تقابل دیو و حور که هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند و در این مقایسه، نیکویی و زیبایی در هر دو دیده میشود.
ابر نه بُرقع سیاه من است
بلکه سقای بارگاه من است
هوش مصنوعی: ابر، تنها پوشش تیره من نیست، بلکه آن آبپاشی است که به سرزمین من برکت میآورد.
چیست ابر سیاه؟ چتر زمین
اگرت دیده روشن است ببین
هوش مصنوعی: ابر سیاه نشانهٔ مشکلات و چالشهاست. اگر زمین جلوهٔ روشنی دارد، یعنی شرایط مناسب و دید خوبی وجود دارد، این مسائل را بهتر میتوان دید و درک کرد.
تا دهد ابر سایهدار از یم
به لب تشنگان بادیه نم
هوش مصنوعی: ابر سایهدار به تشنگان در بیابان آب میدهد و آنها را سیراب میکند.
لعبتان نبات بگرازند
وز سموم تموز بگدازند
هوش مصنوعی: دو گیاه بازی میکنند و از گرمای سوزان تابستان آب میشوند.
شاخ را از نبات نخل دهند
برگ گل و انگبین به نحل دهند
هوش مصنوعی: از درخت نخل شاخههایی میبرند و به زنبورها عسل و گل میدهند.
در خواصش نتیجه بسیار است
این خود اندر جهان پدیدار است
هوش مصنوعی: نتایج زیادی در ویژگیهای آن وجود دارد و این مسأله در دنیا به وضوح قابل مشاهده است.
رنگ ما را که بر شمردهستی
هم تو آن را جواب کردهستی
هوش مصنوعی: رنگ و ویژگی ما را که تو به خوبی شناختی، خود تو هم به آن پاسخ دادهای و آن را تأیید کردهای.
تو ندانی که رمز خضر چه بود
گر بدانی، نکو! وگر نه چه سود؟
هوش مصنوعی: تو نمیدانی راز خضر چیست، اگر هم بدانی، خوب است! وگرنه دانستن چه فایدهای دارد؟
آنچه در باب مصطفیٰ گفتی
آن سخن روی در صفا گفتی
هوش مصنوعی: آنچه درباره پیامبر گفتهای، سخن شیرین و پاکی است.
چون تویی را سخن به راه و نه راه
نرسد در رسول صلی الله
هوش مصنوعی: وقتی که تو هستی، هیچ سخنی نمیتواند به درستی بیان شود و هیچ راهی به مقصد نمیرسد.
آل عباس اگر برافتادند
چون توان کرد؟ آدمیزادند
هوش مصنوعی: اگر افراد خاندان عباس به زمین بیفتند و از مقام و جایگاه خود کاسته شوند، انسانهای دیگر چگونه میتوانند به ایستادگی و مقاومت بپردازند؟
نه به رنگ سیاه بود و سفید
دولت و نکبت است و بیم و امید
هوش مصنوعی: دولت و بدبختی نه به رنگ سیاه و سفید، بلکه به حالت ترس و امید وابسته است.
خلق را زیر آسمان بلند
عاقبت منقطع شود پیوند
هوش مصنوعی: مردم در زیر آسمان وسیع بالاخره از یکدیگر جدا خواهند شد.
حق و باطل خلاف یکدگرند
هرکس الا نصیب خود نبرند
هوش مصنوعی: حق و باطل با هم تفاوت دارند و هر کس فقط از آنچه که برایش مقدر شده بهرهمند میشود.
سحر فرعون مرتفع نشود
رشتهٔ اصل منقطع نشود
هوش مصنوعی: به طلوع صبح، قدرت فرعون کم نمیشود و اصل و ریشه من هیچگاه قطع نخواهد شد.
نیست، گر کژ ندید سالک راه
هیچ باقی بغیر وجه الله»
هوش مصنوعی: اگر سالک در مسیر خود جز به خدا برنخورد و چیز دیگری نبیند، هیچ چیز دیگری برای او باقی نمیماند.