گنجور

شمارهٔ ۵۳

در دامن دوستان دانا زن دست
گر دانایی توان ز نادانی رست
با آنک سخن ز نیستی باید گفت
هرگز نتوان گفت ز هستیت هست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در دامن دوستان دانا زن دست
گر دانایی توان ز نادانی رست
هوش مصنوعی: در کنار دوستان دانا قرار بگیر و از آن‌ها یاد بگیر، زیرا با دانایی می‌توان از نادانی رهایی یافت.
با آنک سخن ز نیستی باید گفت
هرگز نتوان گفت ز هستیت هست
هوش مصنوعی: برای بیان نیستی، هرگز نمی‌توان گفت که تو وجود داری.