شمارهٔ ۸۷۰
مریم دوشیزه عیسی در شکم
چیست میدانی عنب خیر النعم
خوشه ای بکرست و زو هر دانه ای
مطلقا دارد مسیحی در شکم
می پرست ار نیست در میخانه خم
در تعبّد از چه دارد پشت خم
با گرانی بسته خدمت را میان
ایستاده روز و شب بر یک قدم
تا مگر از معجزِ انفاس او
در وجود آید وجودی از عدم
حرمت اهل دل از تحریم اوست
هر کسی را کی دهد ره در حرم
آب روی اهل دل آتش کند
از فروغ برق جان پرور به دم
در مزاج اوست حدّ اعتدال
در غلو غبن است و در در تقصیر هم
عادل و ظالم خلاف یک دگر
کی بود جمعیت ضدّان به هم
اعتدال منصفِ او را چه جرم
گر کند بر خویشتن ظالم ستم
رایحات راح اگرچه در خواص
راحت روح است نبود بی الم
پاسخی باشد موافق تر ز نوش
با بخیلان است قاتل تر ز سم
در جهان باقی نمانده ست از کرام
کو کریمی ضامن یک من کرم
از ندیمی همچو می وز صحبتش
کی بود هرگز نزاری را ندم
خنبِ من دریا و کشتی جام می
گرچه در کشتی نگنجیده ست یم
فاش کردم مسکرات الوجد خویش
تا به کی دارندم آخر متهم
والهم ، آشفته ام ، شوریده ام
عاشقم ، مستم به عالم در عَلَم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مریم دوشیزه عیسی در شکم
چیست میدانی عنب خیر النعم
هوش مصنوعی: مریم دوشیزه، مادر عیسی، در شکم خود چه چیزی دارد، آیا میدانی؟ انگور، بهترین نعمتهاست.
خوشه ای بکرست و زو هر دانه ای
مطلقا دارد مسیحی در شکم
هوش مصنوعی: درختی سرشار از میوه های تازه و بکر است که هر یک از میوه های آن، حامل روحی پاک و مقدس مانند مسیح در درون خود دارد.
می پرست ار نیست در میخانه خم
در تعبّد از چه دارد پشت خم
هوش مصنوعی: اگر در میخانه جامی نیست، پس چرا انسان در برابر خم آن تعبد و سرسپردگی دارد؟
با گرانی بسته خدمت را میان
ایستاده روز و شب بر یک قدم
هوش مصنوعی: در شرایط سخت زندگی و با وجود مشکلات و گرانیها، من همچنان مشغول خدمت و تلاش هستم و هیچگاه از پای نمینشینم. روز و شب در همین وضعیت ایستادهام و از حرکت دست نخواهم کشید.
تا مگر از معجزِ انفاس او
در وجود آید وجودی از عدم
هوش مصنوعی: امکان دارد با نفس او در دل و جان ما وجودی از هیچ و عدم به وجود بیاید.
حرمت اهل دل از تحریم اوست
هر کسی را کی دهد ره در حرم
هوش مصنوعی: احترام و حرمت افرادی که دلباخته و سلیمالنفس هستند، از نهی و منع الهی ناشی میشود. آیا کسی هست که بتواند به این افراد در دسترسی به مکانهای مقدس کمک کند؟
آب روی اهل دل آتش کند
از فروغ برق جان پرور به دم
هوش مصنوعی: آب، باعث خجالت و ناتوانی کسانی که به دل و احساساتشان وابستهاند، میشود. در عوض، نور و روشنی که از جان انسان میتابد، جان دیگران را پرورش میدهد و به زندگی میبخشد.
در مزاج اوست حدّ اعتدال
در غلو غبن است و در در تقصیر هم
هوش مصنوعی: در طبیعت او حدّ اعتدالی وجود دارد که اگر از آن فراتر برویم، به زیان خواهد بود و اگر کمتر از آن عمل کنیم نیز به نقصان میانجامد.
عادل و ظالم خلاف یک دگر
کی بود جمعیت ضدّان به هم
هوش مصنوعی: عدالت و ظلم هرگز با یکدیگر سازگار نیستند. این دو به طور طبیعی در تضاد با یکدیگر قرار دارند و نمیتوانند در کنار هم وجود داشته باشند.
اعتدال منصفِ او را چه جرم
گر کند بر خویشتن ظالم ستم
هوش مصنوعی: چرا اگر او در برابر ظلم و ستمی که به خودش میشود، عدالت را رعایت کند، باید مورد قضاوت قرار گیرد؟
رایحات راح اگرچه در خواص
راحت روح است نبود بی الم
هوش مصنوعی: اگرچه خوشی و آرامش روح در ادویهجات و طعمدهندهها وجود دارد، اما بدون درد و رنج نمیتوان به آن دست یافت.
پاسخی باشد موافق تر ز نوش
با بخیلان است قاتل تر ز سم
هوش مصنوعی: پاسخی که مناسبتر است به افرادی که بخیلاند، مانند نوشیدنی است که در مقایسه با زهر بیشتر میتواند آسیب بزند.
در جهان باقی نمانده ست از کرام
کو کریمی ضامن یک من کرم
هوش مصنوعی: در دنیا دیگر از افراد بخشنده و بزرگوار چیزی باقی نمانده است، چرا که کسی که میتواند ضامن بخشش و بزرگی دیگران باشد، وجود ندارد.
از ندیمی همچو می وز صحبتش
کی بود هرگز نزاری را ندم
هوش مصنوعی: از دوستی مانند می، گفتمان و گفتگو با او هرگز نمیگذارم که نزاری را از دست دهم.
خنبِ من دریا و کشتی جام می
گرچه در کشتی نگنجیده ست یم
هوش مصنوعی: خواب من دریا و نوشیدنیام مثل کشتی است، هر چند که نوشیدنی در این کشتی جا نگرفته است.
فاش کردم مسکرات الوجد خویش
تا به کی دارندم آخر متهم
هوش مصنوعی: من به وضوح احساسات و سرگشتگیهای خود را بیان کردم، اما تا کی باید به خاطر آنها مورد قضاوت قرار بگیرم؟
والهم ، آشفته ام ، شوریده ام
عاشقم ، مستم به عالم در عَلَم
هوش مصنوعی: من در حالتی از گیجی و بهت هستم، عاشق و پرشورم، در دنیای عشق غرق شدهام.

حکیم نزاری