شمارهٔ ۸۱۶
دگر باره پیرانه سر درفتادم
به چنگالِ شوخی دگر درفتادم
گذر بر صراطِ رهِ عشق کردم
بلغزید پایم ز سر در فتادم
ز بس کآرزومند بودم به شیرین
ز بی طاقتی با شکر درفتادم
ملامت مکن گو مشنِّع ز خوبان
حذر کن که من معتبر درفتادم
به چاه زنخدانِ یوسف جمالی
ز دستِ دلِ بی خبر درفتادم
چه برمن برفت از قضا ای عزیزان
که بی اختیار از قدر درفتادم
صوابِ شما احتیاط است اگر من
به دامِ خطا و خطر درفتادم
از آن شد چنین روزگارِ نزاری
به زاری که بی سیم و زر درفتادم
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دگر باره پیرانه سر درفتادم
به چنگالِ شوخی دگر درفتادم
هوش مصنوعی: دوباره به دام شوخیهای گذشته افتادم و نتوانستم از آنها فرار کنم.
گذر بر صراطِ رهِ عشق کردم
بلغزید پایم ز سر در فتادم
هوش مصنوعی: من در مسیر عشق گام برداشتم، اما پایم لغزید و از سر در افتادم.
ز بس کآرزومند بودم به شیرین
ز بی طاقتی با شکر درفتادم
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه خیلی آرزو داشتم که شیرینم و شکرینم، از شدت بیتابی و شوق، به شکر افتادم.
ملامت مکن گو مشنِّع ز خوبان
حذر کن که من معتبر درفتادم
هوش مصنوعی: به دیگران انتقاد نکن و از زیبا رویان دوری کن، زیرا من در حال حاضر به قضاوت در مورد آنها سقوط کردهام.
به چاه زنخدانِ یوسف جمالی
ز دستِ دلِ بی خبر درفتادم
هوش مصنوعی: زندانی زیبایی یوسف شدم، در چاه زلف او افتادم، و این وضعیت ناشی از دل ناآگاه من است.
چه برمن برفت از قضا ای عزیزان
که بی اختیار از قدر درفتادم
هوش مصنوعی: ای عزیزان، آنچه که بر من گذشت، از سرنوشت و قضا و قدر بود و من به طور ناخواسته در شرایط سختی قرار گرفتم.
صوابِ شما احتیاط است اگر من
به دامِ خطا و خطر درفتادم
هوش مصنوعی: بهتر است شما احتیاط کنید، حتی اگر من درگیر اشتباهات و خطرات شوم.
از آن شد چنین روزگارِ نزاری
به زاری که بی سیم و زر درفتادم
هوش مصنوعی: در این روزگار سخت و غمانگیز، به جایی رسیدهام که بدون داشتن ثروت و منابع، در اندوه و رنج به سر میبرم.

حکیم نزاری