گنجور

شمارهٔ ۷۶۲

تویی که بر تو نباشد مرا نظیر و بدل
منم که از تو نگردم جدا به تیغِ اجل
بیا که در همه عالم به مهربانیِ ما
کسی دو عاشقِ صادق دگر نبیند بَل
که خود ز شفقتِ ما تا هزار سالِ دگر
میانِ خلقِ جهان عاشقان زنند مثل
هنوز رویِ تو نادیده آشنا بودیم
تو خود حواله ی ما بوده ای به حکمِ ازل
به چشمِ عشقِ دلت برگزیده ایم نخست
به مهرِ جانِ خودت پروریده ایم اوّل
امید و بیمِ من از دوزخ و بهشت تویی
وگر نه آن چه خطر دارد این یکی چه محل
بهشتِ جانِ نزاری تویی و خوش تر از آن
نیافرید بهشتی خدای عّزَوجَلّ

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تویی که بر تو نباشد مرا نظیر و بدل
منم که از تو نگردم جدا به تیغِ اجل
هوش مصنوعی: تو یگانه‌ای و هیچ‌کس شبیه تو نیست. من نیز کسی هستم که هرگز از تو جدا نخواهم شد، حتی با رسیدن زمان مرگ.
بیا که در همه عالم به مهربانیِ ما
کسی دو عاشقِ صادق دگر نبیند بَل
هوش مصنوعی: بیا که در تمام دنیا هیچ‌کس مانند ما دو عاشق صادق را نخواهد دید.
که خود ز شفقتِ ما تا هزار سالِ دگر
میانِ خلقِ جهان عاشقان زنند مثل
هوش مصنوعی: خود از روی محبت و مهربانی ما، تا هزار سال دیگر میان مردم دنیا، عاشقان مثل ما را به عشق ورزیدن وادار خواهند کرد.
هنوز رویِ تو نادیده آشنا بودیم
تو خود حواله ی ما بوده ای به حکمِ ازل
هوش مصنوعی: ما هنوز هم که هنوز است به زیبایی تو عادت نکرده بودیم، اما تو خود سفارش ما بوده‌ای از آغاز خلقت.
به چشمِ عشقِ دلت برگزیده ایم نخست
به مهرِ جانِ خودت پروریده ایم اوّل
هوش مصنوعی: ما در نگاه عشق و دل تو را انتخاب کرده‌ایم و ابتدا با محبت و زندگی خودت، تو را پرورش داده‌ایم.
امید و بیمِ من از دوزخ و بهشت تویی
وگر نه آن چه خطر دارد این یکی چه محل
هوش مصنوعی: دلخوشی و نگرانی من از عذاب و پاداش بعد از مرگ به خاطر وجود توست، وگرنه از آنچه که ترس ایجاد می‌کند، این یکی چه اهمیتی دارد.
بهشتِ جانِ نزاری تویی و خوش تر از آن
نیافرید بهشتی خدای عّزَوجَلّ
هوش مصنوعی: تو بهشت روح من هستی و خداوند عزوجل جنتی بهتر از تو نیافریده است.