گنجور

شمارهٔ ۷۵۹

صخره ای بر راهِ ما بود از خیال
برگرفت آن صخره را از ره جمال
غمزه ای کردند از طرفِ نقاب
عقلِ ما زان غمزه حالی کرد حال
آه از آن شکل و شمایل آه آه
دل ببرد از ما بدان غنج و دلال
دل ز بی صبری چو ذرّه مضطرب
جان به نورالعین در عینِ وصال
عقل از آن زد دست در فتراکِ عشق
تا نصیبی یابد از دورِ کمال
هرگز این دورش نباشد بهره ای
گردِ سر گردد چو دورانِ محال
دل منه بر نسیۀ رای و قیاس
نقد بطلب تا بیابی ارزِ حال
راویان انصاف را چون کرده اند
هم چون کاه آن خر بطلان را در جوال
خلق را چون در ضلالت می برند
وآن نگون ساران نترسند از وبال
هی نزاری چیست این ، دیوانه ای
چشم می دار از دلیری گوش مال

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صخره ای بر راهِ ما بود از خیال
برگرفت آن صخره را از ره جمال
هوش مصنوعی: در مسیر ما مانعی وجود داشت، اما با تصور و خیالی زیبایی، آن مانع را از سر راه برداشتیم.
غمزه ای کردند از طرفِ نقاب
عقلِ ما زان غمزه حالی کرد حال
هوش مصنوعی: آنها با نگاهی فریبنده از پشت پرده‌ی عقل ما، احساسی عمیق را به وجود آوردند.
آه از آن شکل و شمایل آه آه
دل ببرد از ما بدان غنج و دلال
هوش مصنوعی: حسرت و افسوس بر آن زیبایی و جذابیت، که قلب ما را از دست می‌دهد با آن ناز و دلربایی‌اش.
دل ز بی صبری چو ذرّه مضطرب
جان به نورالعین در عینِ وصال
هوش مصنوعی: دل به خاطر بی‌صبری مانند ذره‌ای در حال اضطراب است؛ جان به نور چشم در آغوش وصل زندگی می‌کند.
عقل از آن زد دست در فتراکِ عشق
تا نصیبی یابد از دورِ کمال
هوش مصنوعی: عقل برای اینکه سهمی از کمال و تمامیت پیدا کند، به دنبال عشق رفت و در تله یا دام آن گرفتار شد.
هرگز این دورش نباشد بهره ای
گردِ سر گردد چو دورانِ محال
هوش مصنوعی: هرگز نخواهی دید که این دور زمان به تو بهره ای دهد، مانند چرخش دورانی که وقوع آن غیرممکن است.
دل منه بر نسیۀ رای و قیاس
نقد بطلب تا بیابی ارزِ حال
هوش مصنوعی: دل من بر این است که به جای تکیه بر نظرات و استدلال‌های ناقص، به دنبال حقیقت و واقعیت باشی تا ارزش واقعی را پیدا کنی.
راویان انصاف را چون کرده اند
هم چون کاه آن خر بطلان را در جوال
هوش مصنوعی: راویان انصاف را به گونه‌ای بیان کرده‌اند که مانند کاه در کیسه‌ای از باطل جا گرفته است.
خلق را چون در ضلالت می برند
وآن نگون ساران نترسند از وبال
هوش مصنوعی: آنگونه که مردم را به گمراهی می‌برند، آن کسانی که در بدبختی به سر می‌برند، از عواقب کارهای خود ترسی ندارند.
هی نزاری چیست این ، دیوانه ای
چشم می دار از دلیری گوش مال
هوش مصنوعی: اینجا به یک دیوانه اشاره شده که به خاطر دلیری و شجاعتش، با چشم‌هایی پر از جنون به اطراف نگاه می‌کند و در حال مالیدن گوشش است. این توصیف به نوعی نشان‌دهنده‌ی حالتی است که شاید از ترس یا شجاعت ناشی می‌شود.