گنجور

شمارهٔ ۷۵۶

گذشت عمرِ گرامی در انتظارِ وصال
دریغ صحبتِ یاران و روزگارِ وصال
دریغ نیست دلم در عذابِ هجر دریغ
که جز دریغ نمانده ست یادگارِ وصال
شد آن زمانه که در پای مال بود فراق
کنون به دستِ فراق است اختیارِ وصال
دو مشکل است میانِ دو خصم رویاروی
که بخت یارِ فراق است و جهد یارِ وصال
عذابِ محشرِ هجران قیامتی دگرست
نه خلق را به قیامت بود قرارِ وصال
چه روز بود که هجران سیاه کرد چو شب
جهانِ روشن بر چشمم از غبارِ وصال
به صد زبان به زمانی هزار شکر کنم
اگر به خواب ببینم دمی کنارِ وصال
چو احتمال نمی دارم انتقامِ فراق
چه گونه در نگریزم به زینهارِ وصال
نزاریا به قضایِ فراق راضی باش
که جز شرابِ رضا نشکند خمارِ وصال

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گذشت عمرِ گرامی در انتظارِ وصال
دریغ صحبتِ یاران و روزگارِ وصال
هوش مصنوعی: عمر با ارزش من در انتظار دیدار گذشت و افسوس که نه همراهی و دوستی داشتم و نه روزهای خوشی را تجربه کردم.
دریغ نیست دلم در عذابِ هجر دریغ
که جز دریغ نمانده ست یادگارِ وصال
هوش مصنوعی: خوشحال نیستم که در عذاب جدایی به سر می‌برم، ولی افسوس که تنها چیزی که از وصال باقی مانده، حسرت است.
شد آن زمانه که در پای مال بود فراق
کنون به دستِ فراق است اختیارِ وصال
هوش مصنوعی: زمانی بود که جدایی برای من بسیار دردناک بود و اکنون می‌توانم از طریق جدایی، انتخابی برای وصال داشته باشم.
دو مشکل است میانِ دو خصم رویاروی
که بخت یارِ فراق است و جهد یارِ وصال
هوش مصنوعی: وقتی دو دشمن در مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند، دو چالش مهم وجود دارد: یکی اینکه شانس به جدایی کمک می‌کند و دیگری تلاش برای پیوستن و وصل کردن.
عذابِ محشرِ هجران قیامتی دگرست
نه خلق را به قیامت بود قرارِ وصال
هوش مصنوعی: عذاب دوری و جدایی، مانند قیامتی دیگر است و تنها در قیامت نیست که انسان به آرامش وصال می‌رسد.
چه روز بود که هجران سیاه کرد چو شب
جهانِ روشن بر چشمم از غبارِ وصال
هوش مصنوعی: چه روزی بود که جدایی همچون شب تار، دل را سیاه کرد، در حالی که امید به نور روشن عشق در چشمم از غبار ملاقات دور شد.
به صد زبان به زمانی هزار شکر کنم
اگر به خواب ببینم دمی کنارِ وصال
هوش مصنوعی: اگر در خواب لحظه‌ای را در کنار معشوقم ببینم، با صد زبان و به مدت هزار سال شکرگزاری می‌کنم.
چو احتمال نمی دارم انتقامِ فراق
چه گونه در نگریزم به زینهارِ وصال
هوش مصنوعی: وقتی که امیدی به انتقام از دوری ندارم، چگونه می‌توانم با احتیاط به آغوش وصال نزدیک شوم؟
نزاریا به قضایِ فراق راضی باش
که جز شرابِ رضا نشکند خمارِ وصال
هوش مصنوعی: به خاطر جدایی راضی باش، زیرا تنها نوشیدنی که می‌تواند عطش وصال را برطرف کند، خمر خوشنودی است.