گنجور

شمارهٔ ۳۴۴

هر که با دوست آشنایی یافت
ز آفت خویشتن رهایی یافت
هر که خود را ز راه خود برداشت
راه در عالم خدایی یافت
ببر از خویشتن که طالب دوست
لذت وصل در جدایی یافت
هر که غواص وار جان درباخت
عاقبت گوهر بهایی یافت
در ضلالت مجوی را که خضر
روشنایی ز روشنایی یافت
فخر در فقر کن که سلطانی
عقل پوشیده در گدایی یافت
نام باقی و نعمت ابدی
ابن ادهم ز بی نوایی یافت
تا نگویی نزاری این شهرت
در جهان از سخن سرایی یافت
نه که در بست بر سرای سخن
تا خلاصی ز ژاژخایی یافت

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که با دوست آشنایی یافت
ز آفت خویشتن رهایی یافت
هوش مصنوعی: هر کسی که با دوست و محبت و دوستی آشنا شود، از مشکلات و آسیب‌های درونی خود آزاد می‌شود.
هر که خود را ز راه خود برداشت
راه در عالم خدایی یافت
هوش مصنوعی: هر کسی که از مسیر و اهداف خود فاصله بگیرد، می‌تواند به حقیقت و معنای عمیق‌تری در زندگی و ارتباط با خدا دست یابد.
ببر از خویشتن که طالب دوست
لذت وصل در جدایی یافت
هوش مصنوعی: خودت را از دلتنگی‌ها و وابستگی‌ها رها کن، زیرا کسی که به دنبال عشق حقیقی است، در لحظات دوری و جدایی هم می‌تواند زیبایی وصال را تجربه کند.
هر که غواص وار جان درباخت
عاقبت گوهر بهایی یافت
هوش مصنوعی: هر کسی که با عشق و تلاش عمیق وارد عرصه‌های سخت و دشوار زندگی شود، در نهایت به دستاوردی با ارزش و گرانبها خواهد رسید.
در ضلالت مجوی را که خضر
روشنایی ز روشنایی یافت
هوش مصنوعی: در گمراهی به دنبال راه نرو، زیرا خضر (نماد دانایی و روشنایی) از نور آگاهی به روشنی رسید.
فخر در فقر کن که سلطانی
عقل پوشیده در گدایی یافت
هوش مصنوعی: بهتر است به افتخار فقر بپردازی، زیرا ممکن است در لباس گدایی، عقل و حکمت بزرگی را پیدا کنی که همچون یک سلطان پنهان است.
نام باقی و نعمت ابدی
ابن ادهم ز بی نوایی یافت
هوش مصنوعی: ابن ادهم به خاطر فقیری و نداری‌اش، توانست نامی ماندگار و نعمتی جاودانه کسب کند.
تا نگویی نزاری این شهرت
در جهان از سخن سرایی یافت
هوش مصنوعی: تا زمانی که نگویی که این شهرت در دنیا از نیکوکاری و سخن گفتن تو به دست آمده است.
نه که در بست بر سرای سخن
تا خلاصی ز ژاژخایی یافت
هوش مصنوعی: شخصی به دنبال این است که در مکانی که در آن صحبت می‌شود، از گفتار بیهوده و حرف‌های اضافی خلاص شود.