گنجور

شمارهٔ ۳۲۳

رهِ عشّاق سپردن به دل آزاری نیست
جز به دل سوزی و دل جویی و دل داری نیست
چه کنم با دل شوریده که از بدو وجود
مست جامی ست که امّید به هشیاری نیست
چون تبرّا و تولّا به مشعبد گهِ عشق
بازیی نیست که از حقّه برون آری نیست
چاره تسلیم و رضا بیش مگو از من و ما
هیچ تدبیر دگر تا که بنسپاری نیست
ما به جان حاضر وقتیم و به دل ناظر دوست
سیر عاشق به گرانی و سبک باری نیست
آب و غربال بود دعوی بی معنی و هیچ
خاک بر یاری یاری که همه یاری نیست
از نزاری تو به زاری نکنی بیزاری
شرط آزار بر آن است که بیزاری نیست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رهِ عشّاق سپردن به دل آزاری نیست
جز به دل سوزی و دل جویی و دل داری نیست
هوش مصنوعی: عاشق شدن نیازمند فداکاری و محبت است، نه اینکه باعث آزار دل کسی بشویم. برای عشق ورزیدن، باید به دل دیگران رسیدگی و آنها را آرام کنیم.
چه کنم با دل شوریده که از بدو وجود
مست جامی ست که امّید به هشیاری نیست
هوش مصنوعی: چه کار کنم با دل آشفته‌ای که از ابتدا وجودش در حال مستی است و هیچ امیدی به بهبود حالش وجود ندارد؟
چون تبرّا و تولّا به مشعبد گهِ عشق
بازیی نیست که از حقّه برون آری نیست
هوش مصنوعی: محبت و نفرت در عشق واقعی جایی ندارد و نمی‌توان در این عرصه به دورویی یا حقه‌بازی متوسل شد. عشق خالص نیازمند صداقت و راستگویی است.
چاره تسلیم و رضا بیش مگو از من و ما
هیچ تدبیر دگر تا که بنسپاری نیست
هوش مصنوعی: سخنی از تسلیم و رضایت بیش از این نگو، زیرا هیچ تدبیر و راه حلی از ما نیست تا زمانی که تقدیر در کار است.
ما به جان حاضر وقتیم و به دل ناظر دوست
سیر عاشق به گرانی و سبک باری نیست
هوش مصنوعی: ما با تمام وجود در حال حاضر هستیم و با دل به نظاره دوست نشسته‌ایم. دل عاشق به راحتی در می‌گذرد و به سختی‌های زندگی اهمیت نمی‌دهد.
آب و غربال بود دعوی بی معنی و هیچ
خاک بر یاری یاری که همه یاری نیست
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که درگیری و بحث بر سر موضوعی بی‌اساس و بی‌فایده است، مانند تلاش برای جدا کردن آب با غربال. همچنین، اشاره دارد به این که در دوستی و یاری برخی افراد، حقیقتاً همه آنچه به نظر می‌رسد، یاری نیست و ممکن است در عمل به یاری یکدیگر نپردازند.
از نزاری تو به زاری نکنی بیزاری
شرط آزار بر آن است که بیزاری نیست
هوش مصنوعی: اگر از زیبایی و دلربایی نزار (عشق) چیزی نگوید، در واقع خود را از غم و اندوه رها نمی‌کند. برای اذیت کردن، باید نشانه‌ای از بی‌میلی و انزجار وجود داشته باشد، اما اگر نزار را دوست داشته باشی، نمی‌توانی از او بیزاری پیدا کنی.