شمارهٔ ۱۷
برخیز ساقیا بده آب حیات را
چون روح کن به معجزه احیا موات را
در حقّ من به ناحق اگر طعنه یی زنند
من نشنوم ز مدّعیان ترّهات را
کو روح معجزی که گر از من کند قبول
در وجه یک قنینه نهم کاینات را
یک ذره عشق بود که از ابتدای کَون
بر من فرو گرفت چنین شش جهات را
می مایه حیات وجودست قصّه چیست
بسط و فرح ازوست نفوس و ذوات را
بسیار در منافع او رنج برده ایم
هم آزموده حل کند این مشکلات را
می نوش بر نبات لب چشمه خضر
ذوقی دگر بود لب چشمه نبات را
رهبان اگر به خواب بدیدی جمال دوست
کی التفات کردی عزی ولات را
محمود تا جمال ایازش نمود روی
برهم شکست بت کده سومنات را
گر می کند نزاری بی چاره بی خودی
سرمایه دگر بود اهل ثبات را
فرتوت عشق را به سر خود چه اختیار
هرگز به خود سفینه سبب شد نجات را
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
برخیز ساقیا بده آب حیات را
چون روح کن به معجزه احیا موات را
هوش مصنوعی: بلند شو ای ساقی و به من آب حیات را بده، تا اینکه همانند یک معجزه روح در جان زمین بدمی و آن را زنده کنی.
در حقّ من به ناحق اگر طعنه یی زنند
من نشنوم ز مدّعیان ترّهات را
هوش مصنوعی: اگر به ناحق درباره من تهمتی بزنند، حرفهای بیپایه و اساس مدعیان را نمیشنوم و به آنها توجه نمیکنم.
کو روح معجزی که گر از من کند قبول
در وجه یک قنینه نهم کاینات را
هوش مصنوعی: این شعر اشاره به موجودی معجزهآسا دارد که اگر از من پذیرشش کند، میتوانم تمام هستی را در قالب یک چیز کوچک و ارزشمند تقدیم کنم. به نوعی این بیانگر ارزش و عظمت روحی است که میتواند تمام کائنات را در خود جای دهد.
یک ذره عشق بود که از ابتدای کَون
بر من فرو گرفت چنین شش جهات را
هوش مصنوعی: یک ذره عشق از آغاز خلقت بر من تاثیر گذاشت و به این ترتیب تمام جهان را در بر گرفت.
می مایه حیات وجودست قصّه چیست
بسط و فرح ازوست نفوس و ذوات را
هوش مصنوعی: مادهای که زندگی را به وجود میآورد، چیست؟ این زندگی به ما شادی و گسترش میبخشد و روحها و وجودها را تحت تأثیر قرار میدهد.
بسیار در منافع او رنج برده ایم
هم آزموده حل کند این مشکلات را
هوش مصنوعی: ما برای منافع او زیاد زحمت کشیدهایم و حالا باید ببینیم که آیا میتواند این مشکلات را حل کند.
می نوش بر نبات لب چشمه خضر
ذوقی دگر بود لب چشمه نبات را
هوش مصنوعی: می توانی از شیرینی و خوشی چشیدن در کنار چشمه سبز و زنده لذت بیشتری ببری، چرا که طعم چشمه از طعم نبات متفاوت و بهتر است.
رهبان اگر به خواب بدیدی جمال دوست
کی التفات کردی عزی ولات را
هوش مصنوعی: اگر دِینی در خواب زیباییِ محبوب را ببیند، دیگر چگونه به چیزهای دنیا و مقامهای آن توجه خواهد کرد؟
محمود تا جمال ایازش نمود روی
برهم شکست بت کده سومنات را
هوش مصنوعی: محمود تا زیبایی ایاز را دید، چشمانش را بست و بتخانه سومنات را رها کرد.
گر می کند نزاری بی چاره بی خودی
سرمایه دگر بود اهل ثبات را
هوش مصنوعی: اگر کسی مانند نزار، نابسامان و بیخود، از خود بیخود شود، این میتواند سرمایهای دیگر برای کسانی باشد که در ثبات و استواری زندگی میکنند.
فرتوت عشق را به سر خود چه اختیار
هرگز به خود سفینه سبب شد نجات را
هوش مصنوعی: عشق کهنه و فرسوده را چگونه میتوان سر و سامان داد؟ هرگز نمیتوان این کار را خود به تنهایی انجام داد، چرا که خود عشق، دلیل نجات و رهایی است.