شمارهٔ ۱۳۶۳
دریغ عمر که بیهوده صرف شد هی هی
من و شبی و زمانی و لحظه ای بی می
به دست خود که کند با خود این که من کردم
کهای توبهام آخر ز احمقی تا کی
قسم نخورده و عهدی نکردهام وانک
گواه قاضی شهرست هان بپرس از وی
وجودِ من متعلّق به جام می بودهست
چنان که ذرّه به نور و چنان که نور به فی
به جست و جویِ می افتاده بودهام همه عمر
چو رعد کوی به کوی و چو قیس حی بر حی
گرفته شارع خمخانه پیش دشمن و دوست
زبان گشاده به نفرین و آفرین از پی
چهگونه توبه ز می کردن ای مسلمانان
ز می که قوتِ روان است و قوّت رگ و پی
همه گلابِ معنبر چکد ز ابر بهار
گر از ترشّحِ می بر صبا نشیند خوی
همه سعادتِ میخوارگان که کرده ستند
به دستِ جود و سخا فرشِ صیتِ حاتم طی
نزاریا چو نیی مردِ توبه مردانه
می مغانه خور و غم مخور به ادنی شی
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دریغ عمر که بیهوده صرف شد هی هی
من و شبی و زمانی و لحظه ای بی می
هوش مصنوعی: عمر انسان بیدلیل و بیفایده گذشت و افسوس که در این وقت و لحظهها تنها به فکر خودم و یک شب گذران بودم، بدون این که از لذت نوشیدن بهرهمند شوم.
به دست خود که کند با خود این که من کردم
کهای توبهام آخر ز احمقی تا کی
هوش مصنوعی: به دست خودم چه کارهایی کردم که اکنون پشیمان هستم، از جهالت و نادانی تا کی باید به این وضعیت ادامه دهم؟
قسم نخورده و عهدی نکردهام وانک
گواه قاضی شهرست هان بپرس از وی
هوش مصنوعی: من نه قسم خوردهام و نه عهدی بستهام، اما قاضی شهر خودش گواهی میدهد، پس از او سوال کن.
وجودِ من متعلّق به جام می بودهست
چنان که ذرّه به نور و چنان که نور به فی
هوش مصنوعی: وجود من به میخانه و نوشیدن مشروبات تعلق دارد، مانند اینکه ذرهای به نور وابسته است و نور نیز به بُعدی دیگر.
به جست و جویِ می افتاده بودهام همه عمر
چو رعد کوی به کوی و چو قیس حی بر حی
هوش مصنوعی: من در طول عمرم همیشه در پی شراب بودهام، مانند رعد که از کویی به کوی دیگر میرود و مانند قیس که از یک عشق به عشق دیگری سرگردان است.
گرفته شارع خمخانه پیش دشمن و دوست
زبان گشاده به نفرین و آفرین از پی
هوش مصنوعی: در خیابان، جایی که مردم به دور هم جمع شدهاند، شخصی در برابر دوست و دشمن به رگبار بد و خوب گفتن مشغول است.
چهگونه توبه ز می کردن ای مسلمانان
ز می که قوتِ روان است و قوّت رگ و پی
هوش مصنوعی: چگونه میتوان از نوشیدن شراب توبه کرد، ای مسلمانان؟ در حالی که شراب انرژیبخش روح و نیرویی برای رگها و بدن است.
همه گلابِ معنبر چکد ز ابر بهار
گر از ترشّحِ می بر صبا نشیند خوی
هوش مصنوعی: تمام گلهایی که عطر و بوی خوش دارند، از باران بهاری میریزند. اگر بوی شراب از باد صبا بر آنها بیفزاید، معنای والایی پیدا میکنند.
همه سعادتِ میخوارگان که کرده ستند
به دستِ جود و سخا فرشِ صیتِ حاتم طی
هوش مصنوعی: تمام خوشبختی و خوشیهای مینوشان از بخشش و generosity حاتم طائی نشأت میگیرد.
نزاریا چو نیی مردِ توبه مردانه
می مغانه خور و غم مخور به ادنی شی
هوش مصنوعی: اگر مثل نی، زار و نزار هستی، باید مانند مردی بیپروا توبه کنی و از لذتهای مادی لذت ببری و نگذار غم و اندوهت را فرا بگیرد.