گنجور

شمارهٔ ۱۳۰۱

گر به من می آورد باد از عرق چینش نسیمی
نیم جانی دارم ایثارش کنم زان هم به نیمی
نیمه دیگه نگه‌دارم که باز آید نگارم
لایقِ جانان نیازِ جان بود نه زر و سیمی
چون ندارم محرمِ رازِ نهانی با که گویم
محرمی باید که دارد حرمتِ حدِ حریمی
گنجِ پنهان در میان نتوان نهادن با گدایی
گُربُزی باید محلِ راز را نه هر سلیمی
هر ضعیفی در مسالک طاقتِ هجران ندارد
بر خضر چون معترض بوده‌ست هر موسی کلیمی
صبر باید کرد تا طالع شود صبح قیامت
طبلِ بی هنگام نتوانیم زد زیر گلیمی
تا نباید کرد در سیری چنین ترکِ تقیه
مصلحت مارا نصیحت می‌کند نه ترس و بیمی
گردنِ تسلیم بنهادیم بی‌کرهی که بردن
بارِ تشنیع و ملامت واجب است از هر لئیمی
گر ز خود دیوانه‌ای سازی ز نادانان برستی
در خورِ این راز چون بهلول می‌باید حکیمی
چون نمی‌باشد گزیر از پختنِ سودایِ خامت
با کرم ساز ای نزاری چون نمی‌یابی کریمی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر به من می آورد باد از عرق چینش نسیمی
نیم جانی دارم ایثارش کنم زان هم به نیمی
هوش مصنوعی: اگر باد از عرق چینش تو نسیمی به من برساند، من به اندازه‌ای جان دارم که آن را فدای تو کنم، حتی اگر فقط نصفش باشد.
نیمه دیگه نگه‌دارم که باز آید نگارم
لایقِ جانان نیازِ جان بود نه زر و سیمی
هوش مصنوعی: نیمه‌ای از وجودم را برای نگه‌داشتن کسی در دل دارم که دوباره به سوی من بازگردد. عشق من به او نیاز روحی است و ربطی به ثروت و جواهرات ندارد.
چون ندارم محرمِ رازِ نهانی با که گویم
محرمی باید که دارد حرمتِ حدِ حریمی
هوش مصنوعی: وقتی که کسی را برای در میان گذاشتن رازهایم ندارم، با چه کسی باید صحبت کنم؟ باید کسی باشد که حرمت و حدود این رازداری را درک کند.
گنجِ پنهان در میان نتوان نهادن با گدایی
گُربُزی باید محلِ راز را نه هر سلیمی
هوش مصنوعی: گنج پنهان را نمی‌توان در کنار چیزهای بی‌اهمیت قرار داد و برای یافتن رازهای آن، باید فردی آگاه و شایسته باشد، نه هر کسی که فقط ظاهر را ببیند.
هر ضعیفی در مسالک طاقتِ هجران ندارد
بر خضر چون معترض بوده‌ست هر موسی کلیمی
هوش مصنوعی: هیچ ضعفی نمی‌تواند طاقت فراق را تحمل کند، زیرا مانند موسی که به خضر معترض بود، هر کس در مسیر مشکلات خود با چالش‌ها مواجه می‌شود.
صبر باید کرد تا طالع شود صبح قیامت
طبلِ بی هنگام نتوانیم زد زیر گلیمی
هوش مصنوعی: باید صبر کنیم تا روز قیامت فرا برسد، زیرا نمی‌توانیم بدون آمادگی و در زمان نامناسب دست به کار بزنیم.
تا نباید کرد در سیری چنین ترکِ تقیه
مصلحت مارا نصیحت می‌کند نه ترس و بیمی
هوش مصنوعی: در زمان آرامش و خوشی، نباید برای حفظ مصلحت، از اصول و اعتقادات خود چشم‌پوشی کرد. این نصیحتی است که باید جدی گرفت، نه به خاطر ترس و نگرانی.
گردنِ تسلیم بنهادیم بی‌کرهی که بردن
بارِ تشنیع و ملامت واجب است از هر لئیمی
هوش مصنوعی: ما سرهای خود را به تسلیم پایین آوردیم، بدون هیچ‌گونه سر و صدایی، زیرا لازم است که بار سرزنش و عیب‌جویی را از هر شخص پست و بی‌خود به دوش بکشیم.
گر ز خود دیوانه‌ای سازی ز نادانان برستی
در خورِ این راز چون بهلول می‌باید حکیمی
هوش مصنوعی: اگر تو خود را به جنون بزنی، از نادانان فراتر می‌روی. برای درک این راز، باید مثل بهلول، حکیم باشی.
چون نمی‌باشد گزیر از پختنِ سودایِ خامت
با کرم ساز ای نزاری چون نمی‌یابی کریمی
هوش مصنوعی: اگر نمی‌توانی از احساسات نپخته‌ات فرار کنی و آن را بهبود ببخشی، پس باید با لطف و بزرگواری رفتار کنی، زیرا نمی‌توانی کسی را پیدا کنی که با مهربانی به تو کمک کند.