اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زاهد اگر نمی خورد اندر سه ماه می
قلّاش فارغ است بیار از پگاه می
هوش مصنوعی: زاهد اگر در سه ماه هیچ نمیخورد، پس از صبح تا شب میتواند بدون دغدغه بگذرانید.
ما تشنه و زمانه ی بی آب تافته
حکمِ ضرورت است نباشد گناه می
هوش مصنوعی: ما در شرایطی هستیم که به شدت نیازمند آب و رفع تشنگی هستیم و این وضعیت خاص و دشوار، باعث میشود که رفتارهای ما پذیرفتنی تلقی شود و گناهی در آن نباشد.
شادیِ جانِ اهلِ دلی گر سفیده دم
بر جانِ ما کنی قدحی سر سیاه می
هوش مصنوعی: اگر اهل دلی با شادی روح ما را سیراب کند و جرعهای از جام سیاه بگذارد، چه نیکو خواهد بود.
افتاده ی خمار چو افتاده مرده را
خواهد که باز زنده شود گو بخواه می
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که شخصی که حالتی مستی یا نشئگی دارد، همانند مردهای به نظر میرسد که آرزوی بازگشت به زندگی را دارد. او باید بخواهد که دوباره زنده شود.
انگور هم چو مریمِ دوشیزه حامل است
عیسی بود هر آینه بی اشتباه می
هوش مصنوعی: انگور، مانند مریم باکره، حامل عیسی است و این خود به وضوح نشان میدهد که هیچگونه اشتباهی در آن وجود ندارد.
می بر حشیش خواره حرام است و از قیاس
کون خری دهد به حریصِ گیاه می
هوش مصنوعی: نوشیدن شراب بر کسی که معتاد به حشیش است حرام است و نمیتوان بر اساس این قیاس حکم داد که خری به کسی که علاقهمند به گیاهان است، بدهند.
انکار می کنند که کم کن مداومت
بر من که عاقبت ببرد آبِ جاه می
هوش مصنوعی: به من بیاعتنایی میکنند و میخواهند که از پیگیری و محبت من کم کنند، اما در نهایت، این بیاعتنایی ممکن است به ضررشان تمام شود.
ما نام و ننگِ دنیی و دین ترک کرده ایم
غم نیست گو مدار مراتب نگاه می
هوش مصنوعی: ما از نام و اعتبار دنیا و دین دست برداشتهایم، نگران نباش، به وضعیت نگریستن خود ادامه بده.
در ما نگیرد آتشِ توبه مدم که خود
می خواره بر کشد به دم از قعرِ چاه می
هوش مصنوعی: آتش توبه در وجود ما نمیگیرد، چون خودمان به عمق مشکلاتی که داریم، دامن میزنیم و نمیتوانیم از آنها بگریزیم.
سلطان برّ و بحر به هنگامِ احتیاج
حاصل کد به رهنِ قبا و کلاه می
هوش مصنوعی: حاکم و سرزمینهای وسیع در زمان نیاز، به خاطر درایت و تدبیر خود، به اموال و داراییهای خود تکیه میکنند و از آنها بهره میبرند.
بفروختیم هر دو جهان را به جرعه ای
اینک من و نزاری و آنک گواه می
هوش مصنوعی: ما هر دو دنیا را فدای یک جرعه کردم و اکنون من و نزار، شاهد این ماجرا هستیم.
حاشیه ها
زاهد اگر نمیخورد اندر سه ماه می
قلّاش فارغ است بیار از پگاه می
ما تشنه و زمانهی بی آب تافته
حکمِ ضرورت است نباشد گناه می
شادیِ جانِ اهلِ دلی گر سفیده دم
بر جانِ ما کنی قدحی سر سیاه می
افتادهی خمار چو افتاده مرده را
خواهد که باز زنده شود گو بخواه می
انگور هم چو مریمِ دوشیزه حامله است
عیسی بود هر آینه بی اشتباه می
می بر حشیشخواره حرام است و از قیاس
کون خری دهد به حریصِ گیاه می
انکار میکنند که کم کن مداومت
بر من که عاقبت ببرد آبِ جاه می
ما نام و ننگِ دنیی و دین ترک کردهایم
غم نیست گو مدار مراتب نگاه می
در ما نگیرد آتشِ توبه مدم که خود
میخواره برکشد به دم از قعرِ چاه می
سلطان برّ و بحر به هنگامِ احتیاج
حاصل کند به رهنِ قبا و کلاه می
بفروختیم هر دو جهان را به جرعهای
اینک من و نزاری و آنک گواه می
با سلام لطفا اشتباهات را درست کنید با توجه به ویرایش بالا