گنجور

شمارهٔ ۱۲۹۳

خوش ترست از آبِ حیوان خاکِ می
زندگی زهرست بی تریاکِ می
روحِ راحِ خُلد می آید از او
راحتِ روح است بویِ پاکِ می
دیر شد تا عقلِ روشن بین به عشق
خویشتن را بسته بر فتراکِ می
مور و آن گه طاقتِ پهلویِ پیل
پیل و آن گه حملۀ ناباکِ می
ساقیا کف گیره یی ساز از مژه
از پیِ برچیدنِ خاشاکِ می
شیوۀ مستانِ چالاک است هین
بر کفِ ما نه لبالب لاکِ می
هم چو من برقّدِ او پوشد قبا
هر که داند شیوۀ چالاکِ می
آبِ خضرِ معنوی دانی که چیست
ورقسم خواهی ز من حقّا که می
ور قسم باور نداری هان گواه
باز پرس از شیشۀ ضحّاکِ می
سست می کوشد که می ترسد فقیه
از خمارِ سختِ انده ناکِ می
سرگرانی با گرانان می کنند
بر سبک روحان مبند امساکِ می
ناطق است آری نزاری ناطق است
قاصر امّا قاصر از ادراکِ می

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خوش ترست از آبِ حیوان خاکِ می
زندگی زهرست بی تریاکِ می
هوش مصنوعی: بهتر است خاک سرزمین زندگی را بنوشیم تا آبِ حیواناتی که زهر دارد، زیرا این زندگی بدون زهر و مسمومیت است.
روحِ راحِ خُلد می آید از او
راحتِ روح است بویِ پاکِ می
هوش مصنوعی: روح به آرامش و راحتی می‌رسد و این آرامش ناشی از حضور بوی خوش شراب است که به معنای لذت و شادابی در زندگی اشاره دارد.
دیر شد تا عقلِ روشن بین به عشق
خویشتن را بسته بر فتراکِ می
هوش مصنوعی: زمانی طولانی گذشت تا عقل روشن و هوشیار، علاقه به خود را در دام شراب گرفتار کند.
مور و آن گه طاقتِ پهلویِ پیل
پیل و آن گه حملۀ ناباکِ می
هوش مصنوعی: مور وقتی در برابر پهلوی فیل قرار می‌گیرد، توانایی و قدرتش را از دست می‌دهد و سپس با شجاعت به مصاف غیرمجاز و ناپسند می‌رود.
ساقیا کف گیره یی ساز از مژه
از پیِ برچیدنِ خاشاکِ می
هوش مصنوعی: ای ساقی، با استفاده از مژه‌ات، دریاب که چگونه باید بی‌خود و شاد نوشیدنی بگیریم و کدورت‌های می را از بین ببریم.
شیوۀ مستانِ چالاک است هین
بر کفِ ما نه لبالب لاکِ می
هوش مصنوعی: شیوه و رفتار سرمستان پرنشاط است، پس توجه کن که ما در اینجا بر روی لبه‌های لیوان، شراب را لبریز کرده‌ایم.
هم چو من برقّدِ او پوشد قبا
هر که داند شیوۀ چالاکِ می
هوش مصنوعی: هر کسی که آداب و شیوه‌ی زندگی شاداب و سرزنده را بداند، مانند من با شوق و ذوق، خود را به زیبایی می‌آراید.
آبِ خضرِ معنوی دانی که چیست
ورقسم خواهی ز من حقّا که می
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگر می‌خواهی به عمق معنای واقعی و حقیقتی دست پیدا کنی، باید درک کنی که آنچه مورد نظر است، چیزی فراتر از ظواهر و دانسته‌هاست. حقیقت معنوی به نوعی از دانش و شناخت اشاره دارد که به درک عمیق‌تری از زندگی و وجود انسان مربوط می‌شود.
ور قسم باور نداری هان گواه
باز پرس از شیشۀ ضحّاکِ می
هوش مصنوعی: اگر به قسم من اعتماد نداری، می‌توانی از شیشۀ ضحاک شراب بپرسی.
سست می کوشد که می ترسد فقیه
از خمارِ سختِ انده ناکِ می
هوش مصنوعی: او به شدت تلاش می‌کند، زیرا فقیه از اثرات سنگین و تلخ نوشیدنی می‌ترسد.
سرگرانی با گرانان می کنند
بر سبک روحان مبند امساکِ می
هوش مصنوعی: افرادی که غم و اندوه دارند، با افرادی ثروتمند و خوش‌گذران وقت می‌گذرانند. اما تو خودت را از نوشیدن شراب و شادی محروم نکن.
ناطق است آری نزاری ناطق است
قاصر امّا قاصر از ادراکِ می
هوش مصنوعی: ناطق است، بله، یعنی به زبان می‌آید، ولی در عین حال از درک عمیق حقیقتِ می نوشیدن و مفهوم آن ناتوان است.