گنجور

شمارهٔ ۱۲۸۸

گر نه به دست نفس بهیمی اسیرمی
بر کاینات عالم هستی امیرمی
گر بگسلیدمی طمع از هستی وجود
در جمع اهل صدق و صفا دل پذیرمی
ور مانده در ضلالت عصیان نبودم
اندر حصول طاقت حق ناگزیرمی
ور هیچ سر ز خواب تغافل بر آرمی
کی زیر پای حادثه بی دستگیرمی
ور ما و من نبودی و هستی و نیستی
کی در سموم دوزخ و در زمهریرمی
ور زان که هیچ نیستمی بودمی همه
دعوی نکردمی به بزرگی اسیرمی
ور در وجود خویش نهان باز بودمی
فرخنده پی چو خضر مبارک مسیرمی
قندیل مسجد ملکوت سما بدم
این جا نبودمی نه مثل چون حصیرمی
با این قبای کهنه که دارم قبای چرخ
بردارمی،اگر نه به معنی قصیرمی
قرص سپهر بودی بر خوان همتم
گر قانع از زمانه به قرص فطیرمی
رضوان روضه ی حرم کبریا امی
گر در بهار حرص نه ابر مطیرمی
گرد هم چو عود و رود گران جان نبودمی
در چنگ اتفاق نزاری چو زیرمی

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر نه به دست نفس بهیمی اسیرمی
بر کاینات عالم هستی امیرمی
هوش مصنوعی: اگر تحت تأثیر نفس خود نباشی، بر تمام عالم هستی تسلط خواهی داشت و به فرمانروایی بر آن نائل می‌شوی.
گر بگسلیدمی طمع از هستی وجود
در جمع اهل صدق و صفا دل پذیرمی
هوش مصنوعی: اگر آرزوی چنگ زدن به هستی و وجود را کنار می‌گذاشتم، در میان جمع اهل صدق و پاکی، از دل پذیرایی می‌کردم.
ور مانده در ضلالت عصیان نبودم
اندر حصول طاقت حق ناگزیرمی
هوش مصنوعی: اگر در گمراهی و نافرمانی باقی مانده‌ام، به این دلیل نیست که نتوانسته‌ام به درک حقیقت و قدرت او برسم؛ بلکه این وضعیت ناگزیر است.
ور هیچ سر ز خواب تغافل بر آرمی
کی زیر پای حادثه بی دستگیرمی
هوش مصنوعی: اگر از خواب غفلت بیدار نشوی، ممکن است در زیر فشار حوادث و مشکلات بدون کمک و حمایت باقی بمانی.
ور ما و من نبودی و هستی و نیستی
کی در سموم دوزخ و در زمهریرمی
هوش مصنوعی: اگر من و تو نبودیم و وجود و عدم نبود، در گرمای آتش دوزخ و سرمای سوزان چگونه بود؟
ور زان که هیچ نیستمی بودمی همه
دعوی نکردمی به بزرگی اسیرمی
هوش مصنوعی: اگر چیزی وجود نداشت، من هیچ ادعایی نمی‌کردم به خاطر بزرگی کسی که گرفتار است.
ور در وجود خویش نهان باز بودمی
فرخنده پی چو خضر مبارک مسیرمی
هوش مصنوعی: اگر در وجود خود، رازهایی نهان وجود داشت، همانند خضر، خوشبخت و با سعادت، مسیر زندگی‌ام را می‌یافتم.
قندیل مسجد ملکوت سما بدم
این جا نبودمی نه مثل چون حصیرمی
هوش مصنوعی: اگر چراغ مسجد آسمانی بود، من اینجا نبودم و مانند کاه می‌بودم.
با این قبای کهنه که دارم قبای چرخ
بردارمی،اگر نه به معنی قصیرمی
هوش مصنوعی: من با این لباس کهنه‌ای که دارم، اگر لازم باشد از آن برای دور زدن زمان استفاده می‌کنم، وگرنه این را به عنوان یک محدودیت درک می‌کنم.
قرص سپهر بودی بر خوان همتم
گر قانع از زمانه به قرص فطیرمی
هوش مصنوعی: اگر به موفقیت و توانمندی‌های خود افتخار کنی، مثل این است که بر سر سفره‌ات، از راحتی و کامیابی بهره‌مند خواهی شد. حتی اگر در زندگی به چیزهای بزرگ دست نیابی، رضا داشتن به آنچه داری نیز می‌تواند رضایت و خوشبختی را به همراه داشته باشد.
رضوان روضه ی حرم کبریا امی
گر در بهار حرص نه ابر مطیرمی
هوش مصنوعی: بهشتی که در عالم بالا وجود دارد، برای من مانند حرم الهی است. اگر در بهار، ابرهای باران‌زا نیفتند و باعث خرمی نشوند، من هم در اینجا غمگین و دل‌تنگ خواهم بود.
گرد هم چو عود و رود گران جان نبودمی
در چنگ اتفاق نزاری چو زیرمی
هوش مصنوعی: در کنار هم مثل بوی خوش عود و جریانی پرقدرت، اگر جانم نمی‌بود، در چنگالی از سرنوشت ناگوار مثل غبار زیر پا بودم.