گنجور

شمارهٔ ۱۲۶۶

دلا یک رنگ شو با ما مپوش از زرق زراقی
مکن تر دامنی بر خشک و بستان ساغر از ساقی
مخور با خویش وگر خوردی به یاد دوست خور باری
که ناید از سموم بادیه جلاب پَر آقی
سقاک الله قدح بستان ز دست ترک یغمایی
عفاک الله تفرج کن به روی حور ییلاقی
شراب تلخ با شیرین دهانان خوش توان خوردن
که با پاکیزه رویی هستِ‌شان پاکیزه اخلاقی
گر از قامت سخن گوید بر آن سیمین بران باری
نیارد کرد سروِ باغ دعوی سمن ساقی
اگر پروانه‌یی خود را زند بر شعله شمعی
مکن عیب ای ملامت گر که می سوزد ز مشتاقی
مهلهل کی ستم کردی اگر بی‌چاره دانستی
که نام ازهر و مزهر بماند در وفا باقی
نوایی برکش و عشاق را در سر فکن شوری
نزاری کی رسد افسرده را نسبت به عشاقی
ز قلاشان و رندان گونه از خامان و خود بینان
به رندی و به قلاشی تو خود مشهور آفاقی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلا یک رنگ شو با ما مپوش از زرق زراقی
مکن تر دامنی بر خشک و بستان ساغر از ساقی
هوش مصنوعی: ای دل، با ما یکدل و صمیمی شو و از ظاهر فریبنده و زرق و برق دوری کن. لباس کهنه و بی‌حالی را کنار بگذار و از خوشی و نوشیدن شراب با ساقی لذت ببر.
مخور با خویش وگر خوردی به یاد دوست خور باری
که ناید از سموم بادیه جلاب پَر آقی
هوش مصنوعی: اگر با خودت تنها نشینی و خود را بخوری، بهتر است که اگر می‌خواهی بخوری به یاد دوستت باشد. زیرا طعم آن خوارکی که در بیابان بر اثر گرما و باد به دست می‌آید، هرگز به آن لذتی نیست که در کنار دوست خود تجربه می‌کنی.
سقاک الله قدح بستان ز دست ترک یغمایی
عفاک الله تفرج کن به روی حور ییلاقی
هوش مصنوعی: خداوند به تو نوشیدنی بنوشاند، ای کسی که در باغ گل زندگی می‌کنی و دستت از غارت ترک‌ها در امان مانده است. خداوند تو را از گزند محفوظ بدارد و به زیبایی‌ات مانند حورهای بهشتی، تبسم کن.
شراب تلخ با شیرین دهانان خوش توان خوردن
که با پاکیزه رویی هستِ‌شان پاکیزه اخلاقی
هوش مصنوعی: شراب تلخ را می‌توان با افرادی که دهان‌شان شیرین است نوشید، چون اخلاق و رفتار پاکی دارند.
گر از قامت سخن گوید بر آن سیمین بران باری
نیارد کرد سروِ باغ دعوی سمن ساقی
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد درباره زیبایی آن دختر با قامت نارنجی صحبت کند، نمی‌تواند به ویژگی‌های سرو باغ، مانند ادعای گل سمن، اشاره کند.
اگر پروانه‌یی خود را زند بر شعله شمعی
مکن عیب ای ملامت گر که می سوزد ز مشتاقی
هوش مصنوعی: اگر پروانه‌ای خود را به شمع نزدیک کند و در آتش آن بسوزد، نباید او را سرزنش کرد، چرا که او از عشق و شوق به شمع این کار را می‌کند.
مهلهل کی ستم کردی اگر بی‌چاره دانستی
که نام ازهر و مزهر بماند در وفا باقی
هوش مصنوعی: اگر می‌دانستی که نام نیک و وفاداری همیشه بر جا خواهد ماند، چرا به این بیچاره ستم کردی؟
نوایی برکش و عشاق را در سر فکن شوری
نزاری کی رسد افسرده را نسبت به عشاقی
هوش مصنوعی: آوایی برپا کن و دل عاشقان را به شوق بیاور، زیرا دل‌های غمگین به عشق نیاز دارند.
ز قلاشان و رندان گونه از خامان و خود بینان
به رندی و به قلاشی تو خود مشهور آفاقی
هوش مصنوعی: تو به خاطر رندی و شیطنتت در میان اهل دنیا مشهور هستی و این شهرت تو را از دیگران، چه افراد راستگو و چه خودخواه، متمایز کرده است.