شمارهٔ ۱۲۴۱
موحّدوار کن در عشق سیری
مبین گر صادقی جز دوست غیری
چنان بی خویش می باید محقّق
که مسجد باز نشناسد ز دیری
ز دست خو خلاصی جوی خود را
کزین بهتر نخواهی کرد خیری
به وحدت کی رسی در عین کثرت
دو نبود یا تو او یا او تو خیری
اگر جویای توحیدی نزاری
موحّدوار کن در عشق سیری
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
موحّدوار کن در عشق سیری
مبین گر صادقی جز دوست غیری
هوش مصنوعی: در عشق به وحشت و سردرگمی دچار نشو و اگر راست میگویی، غیر از دوست حقیقی را نخواهی دید.
چنان بی خویش می باید محقّق
که مسجد باز نشناسد ز دیری
هوش مصنوعی: انقدر باید خود را نادیده بگیری که حتی مسجد را از قدیمیاش تمییز ندهی.
ز دست خو خلاصی جوی خود را
کزین بهتر نخواهی کرد خیری
هوش مصنوعی: از دست خواب بیدار شو و به دنبال خودت باش، زیرا از این وضعیت بدتر چیزی نخواهی یافت.
به وحدت کی رسی در عین کثرت
دو نبود یا تو او یا او تو خیری
هوش مصنوعی: به اتحاد و یگانگی چگونه میتوانی دست یابی وقتی در میان کثرت وجود دارد؟ یا تو آن یکی هستی یا آن یکی تو هستی.
اگر جویای توحیدی نزاری
موحّدوار کن در عشق سیری
هوش مصنوعی: اگر به دنبال حقیقت و یگانگی هستی، عشق را به گونهای تجربه کن که شما را به باورهای واقعی نزدیکتر سازد.