گنجور

شمارهٔ ۱۲۳۶

خوش است دردِ جداییّ و داغِ مهجوری
اگر وصال میسّر شود پس از دوری
سوادِ ملکِ وجودم خراب کرد فراق
خراب‌کرده عشق و امیدِ معموری
بدان امید که روزی به گوشِ دوست رسد
به نظم آورم این عِقدهای منشوری
ز دیده دانه دُر نظم می‌کنم همه شب
به روشناییِ دل در شبانِ دیجوری
معاف دار نگار اگر ضرورتِ حال
شکایتی دو سه اِنها کنم به دستوری
سلامکی نفرستی پیامکی ندهی
نه شرطِ عهدِ قدیم است اگر چه معذوری
سرت به همچو منی ار فرو نمی‌آید
غریب نیست که در حسن خویش مغروری
شبی ز جام وصال تو گر شدم سرمست
قیامتا که بدیدم ز روزِ مخموری
پس از مجاهده انتظار خوش باشد
اگر خلاص به صحّت بود ز رنجوری
نزاریا ز عذابِ فراق بیش منال
که در مقابل نیش است نوشِ زنبوری

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خوش است دردِ جداییّ و داغِ مهجوری
اگر وصال میسّر شود پس از دوری
هوش مصنوعی: درد جدایی و غم دوری، زمانی خوشایند است که بتوان به وصال و نزدیکی دست یافت.
سوادِ ملکِ وجودم خراب کرد فراق
خراب‌کرده عشق و امیدِ معموری
هوش مصنوعی: عشق و فراق، زندگی و امید من را ویران کرده و باعث شده تا وجودم درهم شکسته و بی‌فروغ باشد.
بدان امید که روزی به گوشِ دوست رسد
به نظم آورم این عِقدهای منشوری
هوش مصنوعی: امید دارم روزی صدای این اشعار به گوش دوست برسد و به همین خاطر، می‌خواهم این عبارات را به شکل زیبایی تنظیم کنم.
ز دیده دانه دُر نظم می‌کنم همه شب
به روشناییِ دل در شبانِ دیجوری
هوش مصنوعی: من هر شب با چشم خود، دُرهای نظم را می‌چینم و این کار را در روشنی دل در شبی تاریک انجام می‌دهم.
معاف دار نگار اگر ضرورتِ حال
شکایتی دو سه اِنها کنم به دستوری
هوش مصنوعی: ای معشوق، اگر شرایط ایجاب کند و ناچار شوم که درخواستی داشته باشم، لطفاً مرا ببخش و سخت نگیرید.
سلامکی نفرستی پیامکی ندهی
نه شرطِ عهدِ قدیم است اگر چه معذوری
هوش مصنوعی: اگر به خاطر مشکلی نمی‌توانی سلامی بکنی یا پیامی بفرستی، این رفتار به هیچ وجه نشانه‌ی پایبندی به عهد و دوستی قدیمی‌مان نیست.
سرت به همچو منی ار فرو نمی‌آید
غریب نیست که در حسن خویش مغروری
هوش مصنوعی: اگر سرت به همچون منی خم نمی‌شود، جای تعجب نیست که در زیبایی خود مغرور هستی.
شبی ز جام وصال تو گر شدم سرمست
قیامتا که بدیدم ز روزِ مخموری
هوش مصنوعی: شبی که از خوشحالی در کنار تو سرمست شدم، وقتی که دیدم روزی را که در مستی گذرانده بودم.
پس از مجاهده انتظار خوش باشد
اگر خلاص به صحّت بود ز رنجوری
هوش مصنوعی: پس از تلاش و کوشش، خوشحالی انتظاری خوب است، به شرطی که رهایی از مشکلات به سلامتی و بی‌دردی منتهی شود.
نزاریا ز عذابِ فراق بیش منال
که در مقابل نیش است نوشِ زنبوری
هوش مصنوعی: غصه ی دوری و جدایی را کمتر کن، زیرا که درد و رنج آن مانند نیش زنبور است که در مقابل شیرینی عسل قرار می‌گیرد.