شمارهٔ ۱۲۲۸
سواره هر چه به نظّاره گاه برگذری
به یک کرشمه چه باشد که باز پس نگری
رقیب خود ز تو خالی نمی شود یک دم
چنین یکی شده باهم که دید دیو و پری
به دستِ باد غباری فرست از آن خاکی
که بی دریغ به نعل سمند می سپری
عتاب و ناز به میزانِ عدل بر ما سنج
سرش به ظلم گراید اگر ز حد ببری
مقابل تو سزد ز امّهات و از آبا
که کس دگر نکند دعویِ پدر پسری
ز بی وفایی و بعد عهدی و جفا کاری
به نام و ننگ ز دونان سزد که برگذری
قبول کن که نصیحت به فال میمون است
تو خود مبارک رویی و نیک بخت اثری
می است مونس من در غمِ فراق تو می
ولی نمی کند البتّه ترک پرده دری
نزاریا به ملامت گر التفات مکن
خوش است مستی و دیوانگی و بی خبری
فسرده را اگرش بر خیال می گذرد
که ترک شیفته کاری کنی چو می نخوری
ترا شراب زخم خانه ی الست دهند
از آن که مستی شوریده کار و خیره سری
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سواره هر چه به نظّاره گاه برگذری
به یک کرشمه چه باشد که باز پس نگری
هوش مصنوعی: هر کس که سوار بر اسب است و به تماشا میگذرد، با یک حرکت جذاب و دلربا میتواند توجّه کسی را جلب کند و دوباره نگاهش را به خود برگرداند.
رقیب خود ز تو خالی نمی شود یک دم
چنین یکی شده باهم که دید دیو و پری
هوش مصنوعی: رقیب هرگز از تو جدا نمیشود، حتی برای لحظهای. مانند داستان دیو و پری که همیشه در کنار هم هستند.
به دستِ باد غباری فرست از آن خاکی
که بی دریغ به نعل سمند می سپری
هوش مصنوعی: باد را بفرست که غباری از آن خاک بیاورد؛ از خاکی که بیتوجه به آن، به پاهای اسب میسپاری.
عتاب و ناز به میزانِ عدل بر ما سنج
سرش به ظلم گراید اگر ز حد ببری
هوش مصنوعی: اگر محبت و سرزنش را با انصاف بسنجی، اگر به اندازهای از حد گذر کنی، ممکن است دل من به ظلم و ستم گرایش پیدا کند.
مقابل تو سزد ز امّهات و از آبا
که کس دگر نکند دعویِ پدر پسری
هوش مصنوعی: در مقابل تو، هیچکس از مادران و نیاکان نمیتواند ادعای پدری و پسری کند.
ز بی وفایی و بعد عهدی و جفا کاری
به نام و ننگ ز دونان سزد که برگذری
هوش مصنوعی: به خاطر بیوفایی و شکستن پیمان و بدکرداری، از افرادی که شخصیت پایینی دارند، سزاوار است که بگذری و توجهی به آنها نداشته باشی.
قبول کن که نصیحت به فال میمون است
تو خود مبارک رویی و نیک بخت اثری
هوش مصنوعی: بپذیر که نصیحت شاید به اندازه فال میمون بیفایده است؛ زیرا تو خود چهرهای زیبا و خوشبخت هستی که اثر آن در زندگیات نمایان است.
می است مونس من در غمِ فراق تو می
ولی نمی کند البتّه ترک پرده دری
هوش مصنوعی: نوشیدنی ای که در غم دوری تو مونس من است، هرچند که به من خوشی میدهد، اما هرگز پردهها را کنار نمیزند و مرا به وصال تو نمیرساند.
نزاریا به ملامت گر التفات مکن
خوش است مستی و دیوانگی و بی خبری
هوش مصنوعی: اگر به ملامت افراد توجه نکنید، بهتر است که در خوشی و دیوانگی زندگی کنید و از بیخبری لذت ببرید.
فسرده را اگرش بر خیال می گذرد
که ترک شیفته کاری کنی چو می نخوری
هوش مصنوعی: اگر دلت به خاطر کسی گرفته است و در خیال خود به او فکر میکنی، چرا به خودت زحمت میدهی و کاری انجام میدهی وقتی که از لذتهای زندگی بیبهرهای؟
ترا شراب زخم خانه ی الست دهند
از آن که مستی شوریده کار و خیره سری
هوش مصنوعی: تو را به یاد گذشتههای دور و عمیق میبرند، جایی که زخمها و تجربیات تلخ به تو احساس مستی و سرخوشی میدهند. در این حالتی که به سر میبری، دیوانگی و نشئگی تو را از واقعیت دور کرده است.