شمارهٔ ۱۲۰۵
خوش ایّامی و خرّم روزگاری
که صحبت داشتم با تو یاری
دمی کاندر فراقت می برآرم
چه گویم زندگانی نیست باری
چه راحت باشدش هیچ از جوانی
کسی را کش نباشد غمگُساری
اگر بادی گذر دارد به کویت
ببین کز من نباشد بیغباری
و گر مرغی به بامت بر نشیند
بود بر بالش از من نامه واری
خرد بر صبر میدارد دلم را
قراری میدهد با بیقراری
ولیکن در هوای وصلِ خورشید
نباشد ذرّه را بس اختیاری
نزاری تا کیای کوتهنظر هان
که عمرت صرف شد در انتظاری
برو یاری به دستآور که دنیا
ندارد پیش دنیا اعتباری
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوش ایّامی و خرّم روزگاری
که صحبت داشتم با تو یاری
هوش مصنوعی: ایام خوش و روزهای شادابی را یاد میکنم که در کنارت بودم و با تو صحبت میکردم.
دمی کاندر فراقت می برآرم
چه گویم زندگانی نیست باری
هوش مصنوعی: در لحظهای که به عشق تو فکر میکنم، نمیدانم چه بگویم؛ زیرا زندگی بدون تو برایم بیمعناست.
چه راحت باشدش هیچ از جوانی
کسی را کش نباشد غمگُساری
هوش مصنوعی: زندگی در جوانی چقدر آسان است، زیرا هیچکس غم جدایی و دلتنگی را تجربه نمیکند.
اگر بادی گذر دارد به کویت
ببین کز من نباشد بیغباری
هوش مصنوعی: اگر باد به کوی تو بوزد، ببین که آیا از من اثری باقی مانده یا نه.
و گر مرغی به بامت بر نشیند
بود بر بالش از من نامه واری
هوش مصنوعی: اگر پرندهای بر بام خانهات بنشیند، بر بالهایش نامهای از من خواهد بود.
خرد بر صبر میدارد دلم را
قراری میدهد با بیقراری
هوش مصنوعی: عقل و فهم به دلم آرامش میدهد و به من کمک میکند تا با وجود بیقراریام، بتوانم شکیبا باشم.
ولیکن در هوای وصلِ خورشید
نباشد ذرّه را بس اختیاری
هوش مصنوعی: اما در فضای وصال آفتاب، ذرهای هم اختیاری ندارد.
نزاری تا کیای کوتهنظر هان
که عمرت صرف شد در انتظاری
هوش مصنوعی: ای کسی که با دید محدود زندگی میکنی، تا کی میخواهی منتظر بمانی؟ عمر تو در این انتظار هدر میرود.
برو یاری به دستآور که دنیا
ندارد پیش دنیا اعتباری
هوش مصنوعی: به دنبال یاری باش و به دیگران کمک کن، زیرا دنیا و مادیات ارزش دائمی ندارند و گذرا هستند.