بخش ۴۵ - خطاب به شاهنشاه و نصرت
الا ای جگر گوشگانِ پدر
بخوانید این پندِ من سر به سر
به گوشِ خرد راز من بشنوید
به ابیاتِ تعلیم من بگروید
هنر باید آموخت از در به در
کم از کم بود مردم بی هنر
سرایی ست بی در، سری بی کلاه
درختی ست بی بر، چهی بی میاه
ملک زادة بی هنر دون بود
وگر از نژادِ فریدون بود
که سگ را که هست از هنر دستگاه
بود بر نسیج و نسخ پادشاه
سر هر هنر چیست ای جانِ باب
نگه داشتن حدِّ خود در شراب
اگر صد هنر داری و بدخوری
دریغا که آبِ هنر می بری
درونش فرشته ست و بیرون بلیس
که علمش شریف است و نفسش خسیس
چو نفس خسیسش درآید به کار
همه علم و فضلش شود تار و مار
هنر عیب گردد شود فخر عار
اگر بدخوری می نکو پاس دار
شراب گران و تنک حوصله
رهت بر صراط است و پای آبله
اگر هوشمندی ره حق بسیچ
ز تعلیم و تنبیه گردن مپیچ
توان کرد اگر در دل افتد هراس
ز بدمست و بد خفت و بد خوقیاس
ز مست امتحان کن نه از هوشیار
ز دیوانه باید گرفت اعتبار
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
الا ای جگر گوشگانِ پدر
بخوانید این پندِ من سر به سر
هوش مصنوعی: ای عزیزان پدر، این نصیحت مرا با دقت بشنوید.
به گوشِ خرد راز من بشنوید
به ابیاتِ تعلیم من بگروید
هوش مصنوعی: به خرد خود گوش فرا دهید و به اشعار من توجه کنید که مرا به رازهای عمیق میرسانند.
هنر باید آموخت از در به در
کم از کم بود مردم بی هنر
هوش مصنوعی: آموختن هنر باید از هر جا و از هر کسی انجام شود، زیرا تعداد افرادی که بیهنر هستند، کم نیست.
سرایی ست بی در، سری بی کلاه
درختی ست بی بر، چهی بی میاه
هوش مصنوعی: این مصراع به توصیف یک مکان خالی و بیحالی اشاره دارد. در اینجا، خانهای بدون در وجود دارد و درختی بدون برگ و میوهای بدون آب به تصویر کشیده شده است. این توصیف به نوعی اشاره به نقص و کمبود در طبیعت و انسانها دارد.
ملک زادة بی هنر دون بود
وگر از نژادِ فریدون بود
هوش مصنوعی: فرزند پادشاه اگر هنری نداشته باشد، ارزش و اعتبارش پایین است، حتی اگر از نسل فریدون باشد.
که سگ را که هست از هنر دستگاه
بود بر نسیج و نسخ پادشاه
هوش مصنوعی: سگ به خاطر هنری که دارد، از نوع دستگاه و مقام پادشاه میباشد. در واقع، او به خاطر ویژگیهای خاصش تحت تأثیر موقعیت و ارزشهایی است که در آن جا وجود دارد.
سر هر هنر چیست ای جانِ باب
نگه داشتن حدِّ خود در شراب
هوش مصنوعی: ای جان، اصل هر هنری این است که باید در نوشیدن شراب حد خود را رعایت کنی و از حد تجاوز نکنی.
اگر صد هنر داری و بدخوری
دریغا که آبِ هنر می بری
هوش مصنوعی: اگرچه در هنرهای بسیاری مهارت داری، اما اگر رفتار خوبی نداشته باشی، متأسفانه ارزش آن هنرها را از دست میدهی.
درونش فرشته ست و بیرون بلیس
که علمش شریف است و نفسش خسیس
هوش مصنوعی: وجود او آمیختهای از خیر و شر است؛ درونش مَلَکی وجود دارد و از بیرون به شیطان شباهت میکند. دانایی و فضیلت در او نیست، اما درونش از خصلتهای ناپسند و حقیر پر شده است.
چو نفس خسیسش درآید به کار
همه علم و فضلش شود تار و مار
هوش مصنوعی: زمانی که نفس حرص و طمع او به فعالیت بیفتد، تمام علم و فضیلت او به هم میریزد و بیاثر میشود.
هنر عیب گردد شود فخر عار
اگر بدخوری می نکو پاس دار
هوش مصنوعی: اگر هنر را به نادرستی استفاده کنی، به جای افتخار، مایه ننگ میشود؛ بنابراین باید از آن به خوبی نگهداری و بهرهوری کن.
شراب گران و تنک حوصله
رهت بر صراط است و پای آبله
هوش مصنوعی: شراب با کیفیت و افرادی که تحمل کمی دارند، برای تو مسیر دشواری را به وجود میآورند و مانند عرق کردن بر اثر پای آبله، دردناک و سخت است.
اگر هوشمندی ره حق بسیچ
ز تعلیم و تنبیه گردن مپیچ
هوش مصنوعی: اگر دارای درک و هوش هستی، در مسیر درست و حقیقت حرکت کن و از آموزش و تذکر دوری نکن.
توان کرد اگر در دل افتد هراس
ز بدمست و بد خفت و بد خوقیاس
هوش مصنوعی: اگر در دل ترس از خواب بد و خوابهای هراسانگیز برقرار شود، میتوان آن را مدیریت کرد.
ز مست امتحان کن نه از هوشیار
ز دیوانه باید گرفت اعتبار
هوش مصنوعی: سزاوار است که از افراد مست آزمایش کنی و نه از افراد هوشیار. برای ارزیابی کسی باید به دیوانهها توجه کنی، زیرا در دنیای دیوانگی گاهی حقیقتهایی نهفته است که در هوشیاری قابل مشاهده نیست.