بخش ۴ - فصل در اخلاق - خطاب به خود
نزاری ز پاکیزه کاران درای
ز پاکان و پاکیزهکاران سرای
ملایک صفت باش کز مُهلکات
ز اخلاق پاکیزهیابی نجات
به فکر و به قول و عمل پاک باش
تفاخر به آتش مکن خاک باش
گراز خود برون آمدی باک نیست
که در بیخودی آتش و خاک نیست
همه نور محضی همه جانِ پاک
نه آبی نه آتش نه بادی نه خاک
من و تو غمامیم و نفس آفتاب
تو از پیش باری برافگن نقاب
ببین تا چه بینی به چشم عیان
اگر تو نباشی ولی در میان
همه نفس باشی نباشی غمام
همه نور بینی نبینی ظلام
چو از خویشتن باز پرداختی
مکان سدره المنتهی ساختی
عیان در عیان و نهان در نهان
چه باشد چه گویم دگر وا رهان
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1397/03/18 07:06
یاسین
در بیت چهارم «گراز» نوشته شده لطفاً تصحیح شود به«گر از»
ممنون از سایت خوبتون