گنجور

بخش ۳ - مناجات

الهی زفضلت نباشد بدیع
خطاهای ما در پذیر از شفیع
الهی معوّل به طاعت نه‌ایم
ولی نا امید از شفاعت نه‌ایم
الهی به انفاس پاکان خاص
ز ادناسِ نفسِ بهیمی خلاص
عنان عنایت ز ما بر مپیچ
که ما جمله هیچیم و کم تر زهیچ
مرا ای همه تو، ز من دوردار
وگر زلّتی رفت معذور دار
خلاصم ده از ورطه حرص و آز
مران بر زبانم محال و مجاز
ببخشای برعجز و بی‌چارگیم
برون آور از خود به یک بارگیم
مکن بی‌نصیبم ز فضل عمیم
ز خلقم امان ده به امید و بیم
درونم چنان پر کن از حُبّ آل
که در وی نگنجدد گر قیل و قال
بدیشان نمودی ره از بدوِ کُن
معادم به مِن بَعْضِها بَعض کُن
که‌ام من چه دارم تو داری تویی
الاهی پناه نزاری تویی
تویی پای‌مرد و تویی دست گیر
ببخشای و رحمت کن و در پذیر

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.