بخش ۳ - مناجات
الهی زفضلت نباشد بدیع
خطاهای ما در پذیر از شفیع
الهی معوّل به طاعت نهایم
ولی نا امید از شفاعت نهایم
الهی به انفاس پاکان خاص
ز ادناسِ نفسِ بهیمی خلاص
عنان عنایت ز ما بر مپیچ
که ما جمله هیچیم و کم تر زهیچ
مرا ای همه تو، ز من دوردار
وگر زلّتی رفت معذور دار
خلاصم ده از ورطه حرص و آز
مران بر زبانم محال و مجاز
ببخشای برعجز و بیچارگیم
برون آور از خود به یک بارگیم
مکن بینصیبم ز فضل عمیم
ز خلقم امان ده به امید و بیم
درونم چنان پر کن از حُبّ آل
که در وی نگنجدد گر قیل و قال
بدیشان نمودی ره از بدوِ کُن
معادم به مِن بَعْضِها بَعض کُن
کهام من چه دارم تو داری تویی
الاهی پناه نزاری تویی
تویی پایمرد و تویی دست گیر
ببخشای و رحمت کن و در پذیر
بخش ۲ - نعت رسول (ص): گزین کرد فی الجمله از کایناتبخش ۴ - فصل در اخلاق - خطاب به خود: نزاری ز پاکیزه کاران درای
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
الهی زفضلت نباشد بدیع
خطاهای ما در پذیر از شفیع
هوش مصنوعی: خداوندا، با لطف و کرمت، خطاهای ما را ببخش و از واسطهای به ما کمک کن.
الهی معوّل به طاعت نهایم
ولی نا امید از شفاعت نهایم
هوش مصنوعی: خدا را بندگی نمیکنیم، اما از شفاعت ناامید نیستیم.
الهی به انفاس پاکان خاص
ز ادناسِ نفسِ بهیمی خلاص
هوش مصنوعی: خداوندا، به واسطهی نَفَسهای پاک بندگان خاص خود، ما را از پلیدیهای نفس پست و حیوانیام رها کن.
عنان عنایت ز ما بر مپیچ
که ما جمله هیچیم و کم تر زهیچ
هوش مصنوعی: رأفت و لطف خود را از ما منحرف نکن، زیرا ما همه هیچ هستیم و کمتر از هیچ.
مرا ای همه تو، ز من دوردار
وگر زلّتی رفت معذور دار
هوش مصنوعی: ای همه چیز من، از من دوری کن، و اگر لغزشی از من سر زد، مرا ببخش.
خلاصم ده از ورطه حرص و آز
مران بر زبانم محال و مجاز
هوش مصنوعی: مرا از چنگال طمع و ولع رهایی ببخش، زیرا چیزی که بر زبانم میآید، غیرواقعی و بیهوده است.
ببخشای برعجز و بیچارگیم
برون آور از خود به یک بارگیم
هوش مصنوعی: بابت ناتوانی و بیپناهیام مرا ببخش و یک بار از وجودت کمکم کن.
مکن بینصیبم ز فضل عمیم
ز خلقم امان ده به امید و بیم
هوش مصنوعی: مرا از نعمت بزرگی که از سوی اوست محروم نکن و از ستم و بدیهای مردم نجاتم بده، به امید و ترس زندگی میکنم.
درونم چنان پر کن از حُبّ آل
که در وی نگنجدد گر قیل و قال
هوش مصنوعی: در دلم را آنچنان از عشق اهل بیت پر کن که دیگر هیچ نظری و بحثی در آن جا نگیرد.
بدیشان نمودی ره از بدوِ کُن
معادم به مِن بَعْضِها بَعض کُن
هوش مصنوعی: به آنها نشان دادی که چگونه از پیشینۀ خود عبور کنند و به هم پیوسته با یکدیگر در مسیر جدیدی حرکت کنند.
کهام من چه دارم تو داری تویی
الاهی پناه نزاری تویی
هوش مصنوعی: من چه چیزی دارم که تو داری؟ تو ای خداوند، پناه منی و من هرگز از تو ناامید نمیشوم.
تویی پایمرد و تویی دست گیر
ببخشای و رحمت کن و در پذیر
هوش مصنوعی: تو قویترین و یاریگری و تویی که میبخشی و رحمت میکنی، پس از من پذیرایی کن.