گنجور

بخش ۳۸ - مقامات می خوارگان

ندانی اگر هیچ بویی بری
مقامات میخوارگان سرسری
کسانی که در بی‌خودی دم زنند
جهانی به یک جرعه برهم زنند
زمستان حق پرس اسرارِ می
که افسرده بیرون نبردست پی
چو در می تلف کردگان ذوق نیست
دل افسردگان را سر شوق نیست
حذر کن زمستان که رندی به گاه
دو عالم بسوزد به یک برق آه
ز مستان به ظاهر چه بینند باز
همه آن که زیشان کنند احتراز
ز بیرون خرابی شناسند و بس
کمالی دهد از درون هر نفس
برون گر خرابی و ویرانی است
درون سر به سر گنج پنهانی است
خرابی مردان اگر ننگری
ز هر کنج گنجی برون آوری
میازار دل‌های مستان مست
که سرها ببرند بی تیغ و دست

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ندانی اگر هیچ بویی بری
مقامات میخوارگان سرسری
هوش مصنوعی: شما نمی‌دانید که اگر به مقام و منزلت می‌نوشیدگان نگاهی کوتاه بیندازید، چه بویی از آن‌ها به مشام می‌رسد.
کسانی که در بی‌خودی دم زنند
جهانی به یک جرعه برهم زنند
هوش مصنوعی: برخی از افراد که در حال غفلت و بی‌خبری هستند، می‌توانند با یک عمل کوچک یا یک کلام ساده، تغییرات بزرگی در جهان ایجاد کنند.
زمستان حق پرس اسرارِ می
که افسرده بیرون نبردست پی
هوش مصنوعی: زمستان به مانند فصلی سرد و خاموش، سوالات و اسرارِ شراب را در دل خود نگه داشته و هیچ نشانه‌ای از زندگی و نشاطی که می‌تواند از آن بیرون بیاید، ندارد.
چو در می تلف کردگان ذوق نیست
دل افسردگان را سر شوق نیست
هوش مصنوعی: وقتی کسانی که به سر مستی و خوشی می‌پردازند، در این حالت خود را گم کرده‌اند، دل کسانی که دچار اندوه و غم هستند، هیچ حسی از شادی و شوق ندارد.
حذر کن زمستان که رندی به گاه
دو عالم بسوزد به یک برق آه
هوش مصنوعی: مواظب زمستان باش، چرا که در دنیای دوگانه، یک آه می‌تواند همچون برقی، هر چیزی را بسوزاند.
ز مستان به ظاهر چه بینند باز
همه آن که زیشان کنند احتراز
هوش مصنوعی: مستان ظاهراً چه چیزهایی می‌بینند؟ در واقع همه آن‌ها که از جمع آن‌ها دوری می‌کنند، چیزهای واقعی را درک نمی‌کنند.
ز بیرون خرابی شناسند و بس
کمالی دهد از درون هر نفس
هوش مصنوعی: از ظاهر می‌توان خرابی را شناخت، اما هر لحظه نفس تازه‌ای از درون، کمال و زیبایی به وجود می‌آورد.
برون گر خرابی و ویرانی است
درون سر به سر گنج پنهانی است
هوش مصنوعی: اگر به ظاهر نگاه کنیم، فقط ویرانی و خرابی دیده می‌شود، اما در باطن و درون هر چیزی، گنجینه‌ای از ارزش‌ها و زیبایی‌ها وجود دارد.
خرابی مردان اگر ننگری
ز هر کنج گنجی برون آوری
هوش مصنوعی: اگر به خرابی و مشکلات مردان توجه نکنی، از هر گوشه‌ای می‌توانی گنج‌های ارزشمندی پیدا کنی.
میازار دل‌های مستان مست
که سرها ببرند بی تیغ و دست
هوش مصنوعی: دل‌های سرمست و شاد را نرنجانید، زیرا با بی‌رحمی و بدون نیاز به شمشیر یا دست، می‌توانند آسیب ببینند.