بخش ۳۵ - کرامات می
ندیدیم هرگز به عمر دراز
در بسته بر می که نگشود باز
عجب نبود از می که هنگامِ بود
گر آید ز کتمِ عدم در وجود
بجایی کند دستگیری مست
که چرخش نهد بر زمین پشت دست
اگر در زمین نیز باشد دفین
چو میخواره سر بر زند از زمین
اگر شمّهای از کرامات می
بگویم عجایب بمانی ز وی
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ندیدیم هرگز به عمر دراز
در بسته بر می که نگشود باز
هوش مصنوعی: هرگز مشاهده نکردیم که در عمر طولانی، در بستهای وجود داشته باشد که وقتی گلابی به آن نزدیک شود، دوباره باز نشود.
عجب نبود از می که هنگامِ بود
گر آید ز کتمِ عدم در وجود
هوش مصنوعی: عجیب نیست که شراب در زمانی که در حالت عدم بوده، به ناگهان به وجود بیاید.
بجایی کند دستگیری مست
که چرخش نهد بر زمین پشت دست
هوش مصنوعی: وقتی که سرنوشت انسان به زمین میافتد و دچار مشکل میشود، از کسی که در حال خوشگذرانی است، انتظاری برای کمک و حمایت نباید داشت.
اگر در زمین نیز باشد دفین
چو میخواره سر بر زند از زمین
هوش مصنوعی: اگرچه گنجی در زیر زمین پنهان باشد، اما مانند کسی که از شراب مست شده، روزی سر بر میآورد و خود را نمایان میکند.
اگر شمّهای از کرامات می
بگویم عجایب بمانی ز وی
هوش مصنوعی: اگر کمی از ویژگیهای شگفتانگیز او را بگویم، تو به حالت حیرت و شگفتی درخواهی آمد.