بخش ۳۲ - می، سلطان بیدادگر
مکن اعتماد ای پسر بر شراب
ز سلطان بیدادگر اجتناب
می ار بشنوی این نصیحت زمن
عجب پهلوانیست لشکر شکن
نماید گه تاختن اندکی
پراکنده از هر طرف یک یکی
تو پس گیرهی او کنی بیدرنگ
برو تازی و او نهاستد به جنگ
هزیمت کند تا تو خیره شوی
تو خود بر عقب خیره روی
کمین کرده باشد سواری هزار
همه امتحان کردهی کارزار
چوپیش کمین گه رسی ناگهان
همه راست گیرند بر تو عنان
چو نخجیرت اندر میان آورند
ازین سو کشندت وزان سو برند
بترس از کمین کردگان زینهار
حذر کردن از خصم واجب شمار
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.