بخش ۲۸ - اهلیّت باده خواران
چو می روح بخشی نیاید به دست
دریغا که بر دستِ ناکس بُدست
عذابی شدیدست و رنجی عظیم
ز دستِ مخالف شرابِ حمیم
اگر جان شیرین دهندت به زور
ز دست ترش روی تلخ است و شور
زبانی دوزخ حریفِ بَدست
تو زو در عذابی و او از خودست
بتر از بتر چیست بدمستِ لُنب
کنارت پر افعیست برخود مَجُنب
به لاحول ابلیس را دور کن
به کسنی مداوای محرور کن
مده خرس را آب خضر ای پسر
که جز مُهره بر خر نزیبد گهر
چرا مفتیان می کنندش حرام
سخن راست بشو زپس احترام
دریغ است در کونِ خر ریختن
از آن شد سزایِ برآویختن
مگر مریم انگورِ آبستن است
که روحش درون همچو جان در تن است
چو از روح محض است آبستنیش
چرا زیر پای خران افکنیش
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو می روح بخشی نیاید به دست
دریغا که بر دستِ ناکس بُدست
هوش مصنوعی: اگر شرابی که جان را rejuvenate میکند به دست نیاید، افسوس که این نعمت به دست کسی ناپسند رسیده است.
عذابی شدیدست و رنجی عظیم
ز دستِ مخالف شرابِ حمیم
هوش مصنوعی: عذاب و رنجی دردناک به خاطر مخالفت با نوشیدنی داغ و دلپذیر وجود دارد.
اگر جان شیرین دهندت به زور
ز دست ترش روی تلخ است و شور
هوش مصنوعی: چنانچه به اجبار جان شیرینت را بدهند، این کار به مراتب بدتر از تحمل تلخی و سختی است.
زبانی دوزخ حریفِ بَدست
تو زو در عذابی و او از خودست
هوش مصنوعی: زبان دوزخ در دست توست و تو به خاطر کارهای بد خود در عذاب قرار داری، اما این درد و رنج، ناشی از خود توست.
بتر از بتر چیست بدمستِ لُنب
کنارت پر افعیست برخود مَجُنب
هوش مصنوعی: بدتر از وضعیت کنونی، شرابی مستکننده است که کنارت قرار دارد و پر از مارهای سمی است؛ به همین خاطر به خودت اجازه نده که در این محیط حرکت کنی.
به لاحول ابلیس را دور کن
به کسنی مداوای محرور کن
هوش مصنوعی: ابلیس را دور کن و به کسی که در حال مستی است کمک کن تا به حال طبیعی خود برگردد.
مده خرس را آب خضر ای پسر
که جز مُهره بر خر نزیبد گهر
هوش مصنوعی: به پسر بگو که آب چشمهی حیات را به خرس ندهد، زیرا تنها جواهری که به مرکب میآید، مهره است و نه لؤلؤ.
چرا مفتیان می کنندش حرام
سخن راست بشو زپس احترام
هوش مصنوعی: چرا برخی از علمای دین چیزی را که درست است، حرام میدانند؟ بهتر است از این پیشداوریها بپرهیزیم و به حقیقت احترام بگذاریم.
دریغ است در کونِ خر ریختن
از آن شد سزایِ برآویختن
هوش مصنوعی: متأسفانه بیهوده است که چیزهای ارزشمند را صرف کارهای بیهوده و ناپسند کنیم، زیرا در نهایت نتیجهای جز پشیمانی و زیان نخواهیم داشت.
مگر مریم انگورِ آبستن است
که روحش درون همچو جان در تن است
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی به روح و جنبهٔ معنوی انسان اشاره دارد. گویا روح مانند جنین در بدن مریم، در عمق وجود انسان است و به زندگی و انرژی آن شَکل میدهد. این تصویر نشاندهندهٔ پیوند عمیق روح با جسم است و به معنای این است که روح باید درون انسان وجود داشته باشد و به زندگی او عمق ببخشد.
چو از روح محض است آبستنیش
چرا زیر پای خران افکنیش
هوش مصنوعی: وقتی که او از حقیقت خالص برمیآید، چرا به راحتی آن را در زیر پای الاغها میگذاری؟