بخش ۱۱ - مداح می
غذای تن و قوت جان است راح
چه وصفش کنم بیش از آن است راح
چهل سال مداح می بودهام
هنوزش به واجب بنستودهام
شب و روز تحسین می کردهام
تفاخر به آئین وی کردهام
بپروردهام هم چو جان در تنش
که هست اتصالی به جان منش
چنان با دمِ او دمی داشتم
که چون جان عزیزش همیداشتم
گهش گفتهام جان شیرین من
جم وقت جام سفالین من
گهش گفتهام یادگار مسیح
غلط میکنم اعتبارِ مسیح
گهی مادرش گفتهام مریم است
که چون ابن مریم مبارک دم است
گهش روح ثانی نهادم لقب
درافگندم آتش به آبِ عنب
اگر شرح خاصیت میدهم
ندانم که انصافِ او کی دهم
هزارش صفت کردهام در هزار
هنوزش نگفتم یکی از هزار
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غذای تن و قوت جان است راح
چه وصفش کنم بیش از آن است راح
هوش مصنوعی: غذای تن و قدرت روح انسان، حقیقتی است که توصیفش فراتر از کلمات است و نمیتوان به سادگی آن را بیان کرد.
چهل سال مداح می بودهام
هنوزش به واجب بنستودهام
هوش مصنوعی: من چهل سال است که در مدح و ستایش او فعالیت کردهام و هنوز هم از واجبترین کارها و ویژگیهای او راضی نیستم.
شب و روز تحسین می کردهام
تفاخر به آئین وی کردهام
هوش مصنوعی: در شب و روز به ستایش او پرداختم و به شیوه او افتخار کردهام.
بپروردهام هم چو جان در تنش
که هست اتصالی به جان منش
هوش مصنوعی: من او را به اندازه جانم پرورش دادهام، زیرا رابطهای نزدیک با روح من دارد.
چنان با دمِ او دمی داشتم
که چون جان عزیزش همیداشتم
هوش مصنوعی: من به اندازهای با او ارتباط داشتم که همانند جان عزیزش برایش ارزش قائلم.
گهش گفتهام جان شیرین من
جم وقت جام سفالین من
هوش مصنوعی: گاهی گفتهام که جان شیرین من، همانند جم (دولت و قدرت) و در زمانی که از جام سفالین (ظرفی ساده و معمولی) مینوشم، است.
گهش گفتهام یادگار مسیح
غلط میکنم اعتبارِ مسیح
هوش مصنوعی: گاهی اوقات گفتهام که یادگار مسیح را فراموش میکنم، زیرا اعتبار مسیح برایم اهمیت دارد.
گهی مادرش گفتهام مریم است
که چون ابن مریم مبارک دم است
هوش مصنوعی: گاهی به او گفتهام که نامش مریم است، چون که او مانند عیسی پسر مریم، با برکت و رحمت است.
گهش روح ثانی نهادم لقب
درافگندم آتش به آبِ عنب
هوش مصنوعی: گاهی به روح دوم نامی دادم و شعلهای به آب انگور افشاندن.
اگر شرح خاصیت میدهم
ندانم که انصافِ او کی دهم
هوش مصنوعی: اگر درباره ویژگیها و خصوصیات او صحبت کنم، نمیدانم که چگونه میتوانم به او عدالت را اعطا کنم.
هزارش صفت کردهام در هزار
هنوزش نگفتم یکی از هزار
هوش مصنوعی: من تا به حال از ویژگیهای او هزاران بار صحبت کردهام، اما هنوز نتوانستهام یکی از هزاران صفتش را بیان کنم.