بخش ۱۰ - حرمت شراب
شراب آن گهی دست شرّست و شور
که باشد سر فتنه را دست زور
به بزمی که شد فتنهانگیز مست
سر خویش گیر ارنهای پای بست
حرام است آری نه گویم که نیست
نه یک بار گویم که باری دویست
حرام و حرج با حرامی بود
حلالش بگویم کدامی بود
بخش ۹ - تضمین بیت شیخ اجل سعدی: به تکرار و تذکار عادت کنندبخش ۱۱ - مداح می: غذای تن و قوت جان است راح
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: مصطفی علیزاده و دوستان
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شراب آن گهی دست شرّست و شور
که باشد سر فتنه را دست زور
هوش مصنوعی: شراب زمانی خطرناک و التهابی میشود که باعث بروز فتنه و آشفتگی گردد و آن زمان است که نیروی زور به میدان میآید.
به بزمی که شد فتنهانگیز مست
سر خویش گیر ارنهای پای بست
هوش مصنوعی: اگر در جمعی که به هم ریخته و آشفته است، گرفتار شقاق و درگیری شدی، به خودت توجه کن و از درگیری دوری کن، وگرنه پای تو در این آشفتگی بند خواهد شد.
حرام است آری نه گویم که نیست
نه یک بار گویم که باری دویست
هوش مصنوعی: حرام است، ولی من نمیتوانم انکار کنم که واقعاً اینگونه است. باید بارها و بارها بگویم که این موضوع درست است.
حرام و حرج با حرامی بود
حلالش بگویم کدامی بود
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به معضلی اشاره میکند که در آن چیزهای نادرست و غیرقانونی، به گونهای توجیهپذیر و قابل قبول به نظر میرسند. او به دنبال یک مثال مشخص است تا نشان دهد چه چیزی واقعاً مجاز و چه چیزی ممنوع است. به نوعی به سردرگمی در تشخیص خوب از بد پرداخته و این سوال را مطرح میکند که کدام یک از این سیاستها یا رفتارها واقعاً درست است.