بخش ۳ - در نعت خواجه کاینات
فرستاده خاص پروردگار
رساننده حجت استوار
گرانمایهتر تاج آزادگان
گرامیتر از آدمیزادگان
محمد کازل تا ابد هر چه هست
به آرایش نام او نقش بست
چراغی که پروانه بینش بدوست
فروغ همه آفرینش بدوست
ضماندار عالم سیه تا سپید
شفاعتگر روز بیم و امید
درختی سهیسایه در باغ شرع
زمینی به اصل آسمانی به فرع
زیارتگه اصل داران پاک
ولینعمت فرعخواران خاک
چراغی که تا او نیفروخت نور
ز چشم جهان روشنی بود دور
سیاهیدهِ خالِ عباسیان
سپیدیبر چشم شماسیان
لب از باد عیسی پر از نوشتر
تن از آب حیوان سیه پوشتر
فلک بر زمین چار طاق افکنش
زمین بر فلک پنج نوبت زنش
ستون خرد مسند پشت او
مه انگشتکش گشته ز انگشت او
خراجآورش حاکم روم و ری
خراجش فرستاده کسری و کی
محیطی چه گویم چو بارنده میغ
به یک دست گوهر به یک دست تیغ
به گوهر جهان را بیاراسته
به تیغ از جهان داد دین خواسته
اگر شحنهای تیغ بر سر برد
سر تیغ او تاج و افسر برد
به سر بردن خصم چون پی فشرد
به سر برد تیغی که بر سر نبرد
قبای دو عالم بههم دوختند
وزان هر دو یک زیور افروختند
چو گشت آن ملمع قبا جای او
به دستی کم آمد ز بالای او
به بالای او کایزد آراستست
هم آرایش ایزدی راستست
کلید کرم بوده در بند کار
گشاده بدو قفل چندین حصار
فراخی بدو دعوت تنگ را
گواهی بر اعجاز او سنگ را
تهی دست سلطان درویش پوش
غلامی خر و پادشاهی فروش
ز معراج او در شب ترکتاز
معرج گران فلک را طراز
شب از چتر معراج او سایهای
وز آن نردبان آسمان پایهای
بخش ۲ - مناجات به درگاه باری عز شأنه: بزرگا بزرگیدها بیکسمبخش ۴ - در معراج پیغمبر اکرم: شبی کاسمان مجلس افروز کرد
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فرستاده خاص پروردگار
رساننده حجت استوار
هوش مصنوعی: فرستاده ویژه خداوند، پیامآور و حامل دلیل قاطع است.
گرانمایهتر تاج آزادگان
گرامیتر از آدمیزادگان
هوش مصنوعی: تاجی که بر سر آزادگان مینشیند، با ارزشتر از انسانهاست.
محمد کازل تا ابد هر چه هست
به آرایش نام او نقش بست
هوش مصنوعی: محمد کازل تا ابد هر چیزی که وجود دارد، به زیبایی و جلوه نام او آراسته شده است.
چراغی که پروانه بینش بدوست
فروغ همه آفرینش بدوست
هوش مصنوعی: چراغی که پروانه به آن عشق میورزد، نور و روشنیاش برای همه موجودات جهانی است.
ضماندار عالم سیه تا سپید
شفاعتگر روز بیم و امید
هوش مصنوعی: در اینجا به کسی اشاره میشود که در دنیای تاریک و دشوار، به عنوان حامی و پشتیبان، در روز موعود و امید، نجاتبخش انسانها خواهد بود. این فرد به نوعی نقش شفاعت را ایفا میکند و بر اوضاع سخت و پرچالش غلبه میکند.
درختی سهیسایه در باغ شرع
زمینی به اصل آسمانی به فرع
هوش مصنوعی: درختی با سایههای عمیق در باغی از قوانین دنیا و ریشههایی که به آسمان وصل هستند، نشسته است.
زیارتگه اصل داران پاک
ولینعمت فرعخواران خاک
هوش مصنوعی: محل زیارت و احترام برای کسانی است که اصل و ریشهای دارند و دارای نعمتهای فراوان هستند، اما کسانی که به خاک و مواد اولیه وابستهاند، در درجه دوم قرار دارند.
چراغی که تا او نیفروخت نور
ز چشم جهان روشنی بود دور
هوش مصنوعی: چراغی که تا زمانی که روشن نشده بود، نوری از چشم دنیا را به خود جذب کرده و تاریکی را دور میکند.
سیاهیدهِ خالِ عباسیان
سپیدیبر چشم شماسیان
سیاهیبخش پرچم سیاه عباسیان و کورکننده چشم پیروان آفتابپرستی (از کمال درخشندگی)
لب از باد عیسی پر از نوشتر
تن از آب حیوان سیه پوشتر
هوش مصنوعی: لبهای من از بادهی عطری پر شده و تنم از آب حیات، اما در عین حال رنگی تیرهتر دارد.
فلک بر زمین چار طاق افکنش
زمین بر فلک پنج نوبت زنش
هوش مصنوعی: آسمان چارچوبی بر روی زمین قرار داده و زمین به طور مکرر آن را در بر میگیرد و به او روی میآورد.
ستون خرد مسند پشت او
مه انگشتکش گشته ز انگشت او
هوش مصنوعی: عقل و خرد او مانند ستونی محکم است و در واقع، این ویژگیها و قدرتهایش به دلیل تاثیراتی است که از او و از اعمالش گرفته است.
خراجآورش حاکم روم و ری
خراجش فرستاده کسری و کی
هوش مصنوعی: حاکم روم و ری برای مالیاتی که باید بپردازد، مبلغی را به کسری و کی ارسال کرده است.
محیطی چه گویم چو بارنده میغ
به یک دست گوهر به یک دست تیغ
هوش مصنوعی: چه بگویم از محیطی که مانند ابر بارانزا است؛ در یک دستش جواهر و در دست دیگرش شمشیر دارد.
به گوهر جهان را بیاراسته
به تیغ از جهان داد دین خواسته
هوش مصنوعی: جهان را با جواهرهایی زینت بخشیده و با شمشیر، از این دنیا خواسته است تا دین را حفظ کند.
اگر شحنهای تیغ بر سر برد
سر تیغ او تاج و افسر برد
هوش مصنوعی: اگر کسی با قدرت و سرسختی سلاحی بر سر برد، نشاندهندهی مقام و قدرت آن فرد خواهد بود.
به سر بردن خصم چون پی فشرد
به سر برد تیغی که بر سر نبرد
هوش مصنوعی: اگر دشمن به تو حمله کند و زور بزند، مانند این است که شمشیری را که بر سرت میگذارند، باید با احتیاط مدیریت کنی.
قبای دو عالم بههم دوختند
وزان هر دو یک زیور افروختند
هوش مصنوعی: دو جهان را به هم پیوند دادند و از این دو پیوند، یک زیبایی افریدند.
چو گشت آن ملمع قبا جای او
به دستی کم آمد ز بالای او
به دستی: یعنی به اندازه یک دست ( اصطلاح اندازهگیری پارچه در قدیم )
به بالای او کایزد آراستست
هم آرایش ایزدی راستست
هوش مصنوعی: به اوج مقام و زیبایی رسیده که ویژگیهای الهی را دارد و زیباییاش به درستی از صفات خداوند است.
کلید کرم بوده در بند کار
گشاده بدو قفل چندین حصار
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که یک فرد با مهارت و هوش خود میتواند به راحتی و بدون مشکل، به هدف خود دست یابد و موانع را پشت سر بگذارد. در واقع، اشاره به این دارد که با استفاده از توانمندیهای خود، میتوان بر هر سختی و مشکلی غلبه کرد.
فراخی بدو دعوت تنگ را
گواهی بر اعجاز او سنگ را
هوش مصنوعی: فضای وسیع و گستردگی دعوت الهی، نشاندهندهی قدرت و معجزهاش است، حتی به اندازهی سنگی که گواهی میدهد.
تهی دست سلطان درویش پوش
غلامی خر و پادشاهی فروش
هوش مصنوعی: در این بیت، نویسنده به تضاد میان وضعیت کلیدی و اجتماعی میپردازد. او به تصویر کشیدن این موضوع میپردازد که گاهی اوقات یک درویش یا فرد بیپول میتواند دارای مقام و احترام بیشتری نسبت به یک سلطان یا پادشاه باشد. همچنین ممکن است شخصی که به نظر میرسد در جایگاه پایینتری قرار دارد، در واقع صاحب قدرت و نفوذ بیشتری باشد. این مفهوم نشاندهندهٔ نسبی بودن ارزشها و مقامها در زندگی است.
ز معراج او در شب ترکتاز
معرج گران فلک را طراز
هوش مصنوعی: با اشاره به صعودی که او در شب تجربه کرد، عظمت آسمان را به گونهای که شایسته است، به تصویر میکشد.
شب از چتر معراج او سایهای
وز آن نردبان آسمان پایهای
هوش مصنوعی: شب مانند چتری است که او (الهی) در آن قرار دارد و از آن نردبانی به سمت آسمان ساخته شده است.
حاشیه ها
1396/08/10 17:11
مهدی آقاکثیری
بیت سیزدهم علی القاعده کسری درست است به جای کری
1400/07/01 00:10
Rend
کلمه پروانه در بیت چهارم اشتباه نوشته شده و باید به جای آن پرواز قرار داده شود.
1400/11/17 01:02
SARA ELAHI
دومین مصرع بیت ۲۲
«گواهی بر اعجاز او سنگ را»
کلمه «را» اشتباه «رو» تایپ شده
1402/07/28 18:09
فرهود
سپیدیبَر (یا سپیدیبُر) چشم شماسیان: یعنی کورکننده چشم پیروان آفتابپرستی (از کمال درخشندگی)
شماس بعدا به پیروان کلیسای سُریانی گفته شد.
خال عباسیان یعنی پرچم عباسیان.