گنجور

بخش ۱۹ - آیینه ساختن اسکندر

بیا ساقی که لعل پالوده را
بیاور بشوی این غم آلوده را
فروزنده لعلی که ریحان باغ
ز قندیل او برفروزد چراغ
چو فرخ بود روزی از بامداد
همه مرد را نیکی آید به یاد
به خوبی نهد رسم بنیادها
ز دولت به نیکی کند یادها
سر از کوی نیک اختری برزند
به نیک اختری فال اختر زند
به هنگام سختی مشو ناامید
کز ابر سیه بارد آب سپید
در چاره‌سازی به خود در مبند
که بسیار تلخی بود سودمند
نفس به کز امید یاری دهد
که ایزد خود امیدواری دهد
گره در میاور بر ابروی خویش
در آیینه فتح بین روی خویش
گزارنده نقش دیبای روم
کند نقش دیباچه را مشک بوم
که چون شد سکندر جهان را کلید
ز شمشیرش آیینه آمد پدید
عروس جهان را که شد جلوه‌ساز
بدان روشن آیینه آمد نیاز
نبود آینه پیش از او ساخته
به تدبیر او گشت پرداخته
نخستین عمل که‌آینه ساختند
زر و نقره در قالب انداختند
چو افروختندش غرض برنخاست
در او پیکر خود ندیدند راست
رسید آزمایش به هر گوهری
نمودند هر یک دگر پیکری
سرانجام که‌آهن درآمد به کار
پذیرنده شد گوهرش را نگار
چو پرداخت رسام آهنگرش
به صیقل فروزنده شد پیکرش
همه پیکری را بدان سان که هست
درو دید رسام گوهر پرست
به هر شکل می‌ساختندش نخست
نمی‌آمد از وی خیالی درست
به پهنی شدی چهره را پهن ساز
درازیش کردی جبین را دراز
مربع‌،‌ مخالف نمودی خیال
مسدّس‌، نشان دور دادی ز حال
چو شکل مدوّر شد انگیخته
تفاوت نشد با وی آمیخته
به عینه ز هر سو که برداشتند
نمایش یکی بود بگذاشتند
بدین هندسه ز آهن تیره مغز
برافروخت شاه این نمودار نغز
تو نیز ار در آن آینه بنگری
به دست آری آیین اسکندری
چو آن گرد روی آهن سخت پشت
به نرمی درآمد ز خوی درشت
سکندر درو دید پیش از گروه
ز گوهر به گوهر درآمد شکوه
چو از دیدن روی خود گشت شاد
یکی بوسه بر پشت آیینه داد
عروسی که این سنت آرد به جای
دهد بوسه آیینه را رو نمای

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیا ساقی که لعل پالوده را
بیاور بشوی این غم آلوده را
هوش مصنوعی: بیا ای ساقی، که شراب خوش رنگ را بیاوری و این غم و اندوه را پاک کنی.
فروزنده لعلی که ریحان باغ
ز قندیل او برفروزد چراغ
هوش مصنوعی: نور بخش لعل زیبایی که درختان ریحان باغ را مانند چراغی روشن می‌کند.
چو فرخ بود روزی از بامداد
همه مرد را نیکی آید به یاد
هوش مصنوعی: وقتی که روز خوشی از صبح شروع می‌شود، همه مردان یاد نیکی و کارهای خوب می‌افتند.
به خوبی نهد رسم بنیادها
ز دولت به نیکی کند یادها
هوش مصنوعی: به طور خوب و مناسب، پایه‌ها را بنا می‌نهد و از خوشبختی، یادهای نیک ایجاد می‌کند.
سر از کوی نیک اختری برزند
به نیک اختری فال اختر زند
هوش مصنوعی: در کوی کسی که به خوبی مشهور است، سر می‌زنند و به او رجوع می‌کنند تا نشانه‌های خوب و مثبت را به دست آورند.
به هنگام سختی مشو ناامید
کز ابر سیه بارد آب سپید
هوش مصنوعی: در زمان‌های دشوار ناامید نشو، چون پس از باران تیره، آب پاک و روشن به زمین می‌رسد.
در چاره‌سازی به خود در مبند
که بسیار تلخی بود سودمند
هوش مصنوعی: به خودت وابسته نشو که در حل مشکلات ممکن است به تلخی‌ها برسی و این تلخی‌ها می‌تواند در نهایت به نفع تو تمام شود.
نفس به کز امید یاری دهد
که ایزد خود امیدواری دهد
هوش مصنوعی: اگر نفس انسان از امید یاری بگیرد، خداوند هم به او امیدی خواهد بخشید.
گره در میاور بر ابروی خویش
در آیینه فتح بین روی خویش
هوش مصنوعی: به ابروی خود در آینه نگاه نکن و خود را در موقعیتی که به آن دست یافته‌ای، ببین.
گزارنده نقش دیبای روم
کند نقش دیباچه را مشک بوم
هوش مصنوعی: کسی که نقشی زیبا از پارچه‌ی رومی می‌سازد، می‌تواند طرحی خوش‌بو و لطیف بر بوم بزند.
که چون شد سکندر جهان را کلید
ز شمشیرش آیینه آمد پدید
هوش مصنوعی: زمانی که سکندر با شمشیرش بر دنیا تسلط یافت، مانند اینکه آینه‌ای نمایان شد.
عروس جهان را که شد جلوه‌ساز
بدان روشن آیینه آمد نیاز
هوش مصنوعی: عروس دنیا که زیبایی‌هایش را به نمایش می‌گذارد، به این نورانی‌ترین آینه نیازمند است.
نبود آینه پیش از او ساخته
به تدبیر او گشت پرداخته
هوش مصنوعی: قبل از حضور او، هیچ آینه‌ای وجود نداشت، اما به خاطر اندیشه و تدبیر او، آینه ساخته و تکمیل شد.
نخستین عمل که‌آینه ساختند
زر و نقره در قالب انداختند
هوش مصنوعی: در ابتدا، وقتی که آیینه را ساختند، آن را از طلا و نقره درست کردند و در قالبی قرار دادند.
چو افروختندش غرض برنخاست
در او پیکر خود ندیدند راست
غرض بر‌نخاست‌: مقصود حاصل نشد‌، نتیجه مطلوب به‌دست نیامد.
رسید آزمایش به هر گوهری
نمودند هر یک دگر پیکری
هوش مصنوعی: هر سنگ قیمتی وقتی مورد آزمایش قرار می‌گیرد، خاصیت و ویژگی منحصر به فرد خود را نشان می‌دهد و هر کدام از آن‌ها در این آزمایش دارای شکلی متفاوت از دیگری هستند.
سرانجام که‌آهن درآمد به کار
پذیرنده شد گوهرش را نگار
هوش مصنوعی: در نهایت، وقتی آهن به کار گرفته شد، زیور گرانبهایش به دست کسی رسید.
چو پرداخت رسام آهنگرش
به صیقل فروزنده شد پیکرش
هوش مصنوعی: وقتی که آهنگر کارش را به خوبی انجام می‌دهد و آن را صیقل می‌زند، نتیجه کارش شکل و نمایی درخشان و زیبا به خود می‌گیرد.
همه پیکری را بدان سان که هست
درو دید رسام گوهر پرست
هوش مصنوعی: هر کسی را به همان گونه‌ای که هست ببین و در او زیبایی‌ها را شناسایی کن.
به هر شکل می‌ساختندش نخست
نمی‌آمد از وی خیالی درست
هوش مصنوعی: به هر روشی که او را می‌ساختند، ابتدا هیچ تصوری از او به‌دست نمی‌آمد.
به پهنی شدی چهره را پهن ساز
درازیش کردی جبین را دراز
هوش مصنوعی: چهره‌ات را با خوش‌حالی وسعت بخشید و پیشانی‌ات را بلند و کشیده کن.
مربع‌،‌ مخالف نمودی خیال
مسدّس‌، نشان دور دادی ز حال
هوش مصنوعی: اگر تخیل شکل مربعی را به تصویر بکشی، در واقع نشان‌دهنده‌ی حالتی است که دور و بر تو شکل گرفته است.
چو شکل مدوّر شد انگیخته
تفاوت نشد با وی آمیخته
هوش مصنوعی: زمانی که حالت گرد و مدور به خود بگیرد، هیچ تفاوتی در آن ایجاد نمی‌شود و همچنان با وضوح قبلی خود باقی می‌ماند.
به عینه ز هر سو که برداشتند
نمایش یکی بود بگذاشتند
هوش مصنوعی: از هر طرف که به موضوع نگاه کردند، نمایش و تصویر واحدی از آن را مشاهده کردند و همین تصویر را به دیگران منتقل کردند.
بدین هندسه ز آهن تیره مغز
برافروخت شاه این نمودار نغز
هوش مصنوعی: با این طرح و برنامه، تیره و تار مغز را به آهنی روشن تبدیل کرد و شاه این تصویر زیبا را خلق کرد.
تو نیز ار در آن آینه بنگری
به دست آری آیین اسکندری
هوش مصنوعی: اگر تو هم به آن آینه نگاه کنی، می‌توانی روش و شیوه‌ی اسکندر را به دست آوردی.
چو آن گرد روی آهن سخت پشت
به نرمی درآمد ز خوی درشت
هوش مصنوعی: وقتی که آن گرد، بر روی آهن سخت آمد، پشت به نرمی تغییر کرد و از خوی خشن خود دور شد.
سکندر درو دید پیش از گروه
ز گوهر به گوهر درآمد شکوه
هوش مصنوعی: سکندر قبل از اینکه با گروهش به دیدار گوهر برسد، زیبایی و جلال آن گوهر را مشاهده کرد.
چو از دیدن روی خود گشت شاد
یکی بوسه بر پشت آیینه داد
هوش مصنوعی: وقتی که کسی از دیدن چهره خودش خوشحال شد، یک بوسه به پشت آیینه زد.
عروسی که این سنت آرد به جای
دهد بوسه آیینه را رو نمای
هوش مصنوعی: عروسی که این کار را انجام دهد، مانند بوسه‌ای است که بر روی آینه می‌زند و خود را نمایان می‌کند.

حاشیه ها

1395/10/13 15:01
حسین آزاد

دوبیت از ساقی نامه استاد شجریان که بخشی نیز از امیدی تهرانیست را دوبیت اول این شعر در بر دارد
باسپاس